را به فراموشي سپرد. البته باید نهايت کوشش را کرد تا حق را از آمیزههای باطل پيراسته کرد؛ اما اقتضاي اين عالَم آن است كه حق و باطل در هم آميخته شود تا امتحان تحقق پيدا كند: كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ؛[1] «خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل ميزند».
البته وظيفة ما آن است که بکوشيم تا در جبهة حق، هیچ عنصر باطلی نباشد؛ اما در عمل، امكان ندارد كه جبهة حق، بهطور كامل، از باطل پيراسته شود. اميد هست كه با ظهور حضرت حجتعجل الله تعالي فرج الشرف حق و باطل، بهطور كامل، از هم متمايز شود: لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ؛[2] «تا خداوند ناپاك را از پاك جدا سازد»؛ اما تا آن روز، خواهناخواه، در جبهة حق، اشتباهها، لغزشها و نقطههای باطلی نيز خواهد بود. دراينصورت، ما باید اصلي و فرعي را از هم تشخيص دهيم، و در درجة اول، نيروي خود را در نقطه های اصلی متمرکز کنیم.
ج) حرکت در مسیر حق و حقیقت
خداوند متعال نيرويي به انسان عطا فرموده که بتواند قضایا و مسائل را تحلیل نمايد، ابهامهاي آن را برطرف کند و راه صحیح را از راه کج و انحرافی بازشناسد. این نيرو، بهصورت استعداد، در تمام افراد عاقل هست و كساني به خود زحمت داده، آن را از قوه به فعل ميرسانند. پس، بايد اين استعداد را به