دشمنيهاي اهل كفر با اهل ايمان، از ميان برداشتن بزرگترين و اصيلترين مانعي است كه آنان را از برتريجوييهايشان در زمين باز ميدارد، و اين مانعِ سترگ، همان «دينِ» خداست. بنابراين اگر مخاصمات ميانِ انسانها را درست واكاوي كنيم، سرانجام تمام آنها به نبرد ميان حق و باطل باز ميگردند و «دين ستيزيِ» اهل باطل آشكار ميشود.
مبارزات مردم مسلمان ايران به رهبري روحالله موسويِ خميني(رحمه الله)، با حكومت پهلوي و هوادارانِ آن نيز مصداقي از همين اصلِ كلّي است: در اين سويِ ميدان، مردم مسلمان و رهبر دينيشان خواستار اجراي حدود و احكام اسلام بودند، و در آن سويْ رژيم پهلوي و قدرتهاي هوادارِ آن، كه قوانين و آموزههاي دينِ خدا را با موجوديت و منافع خويش در تضاد ميديدند با تمام قوايشان به سركوب دين و دينداران كمر بستند. بنابراين هدف دشمنيهاي آنان با نهضت امام خميني، «ستيز با دين» و از ميان برداشتنِ اسلام بوده است.
پس از پيروزي نهضت و تحقق نظام جمهوري اسلامي نيز اين جدال همچنان ادامه يافته است و دشمنان خارجي و داخلي با شيوههاي گوناگوني براي نابودي نظام كوشيدهاند؛ ولي هدف آنان نيز خارج از قاعدة كلّي فوق نيست و تنها برخي شگردها و جلوههاي ستيزهجوييهايشان تغيير يافته است. بنابراين براي شناسايي دشمنان قيام خرداد ميبايد جلوهها و شگردهاي دشمني با دين خدا را باز كاويد و آنها را با دشمنان نهضت دينطلبانة امام خميني(رحمه الله) در سال 42 و نيز همامروز مقايسه كرد.
جلوهها
ستيز ميان حق و باطل تا پايان دنيا پايان نميپذيرد. اولبار شيطان بود كه با نافرماني از حق، بر آدم(عليه السلام) ـ نخستين پيامبر خدا ـ حسد ورزيد و با او دشمني كرد، و توانست با وسوسة آدم و حوّا، آنان را از باغ بهشت به عالم خاك فرو