اي حقپرستان شرافتمند، اي شرافتمندان وطنخواه، اي وطنخواهانِ باناموس، موعظة خداي جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحي را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد، و ترك نفعهاي شخصي كرده تا به همة سعادتهاي دو جهان نايل شويد و با زندگاني شرافتمندانة دو عالم در آغوش شويد... .[1]
زمينههاي شكلگيري شخصيت سياسي ـ اجتماعي
سالهاي نوجواني و جواني امام، همزمان بود با تحولات اجتماعي و سياسي بزرگي كه در داخل و خارج ايران رخ داد. اين وقايع و دگرگونيهاي تاريخي، بر ذهن پرسشگر و خلاّقِ سيد روحالله تأثيرهايي شگرف و عميق داشت، و هر يك به گونهاي سبب تكامل شخصيتي ميشد كه سالها بعد، رهبري حكيمانة انقلاب بزرگ اسلامي در ايران را بر عهده گرفت.
تحولات نهضت مشروطه
مشروطيت از جمله حركتهاي سياسي ملّت ايران است كه با رهبري روحانيت آغاز گشت. اين نهضت از تحولات چندگانهاي كه سالها پيش شروع شده بود سرچشمه ميگرفت: قيام تحريم تنباكو و اِعلاي كلمة روحانيت و ملّت، مقاومت در برابر امتيازات و قراردادهاي استعماري، نارساييهاي اجتماعي و سياسي و اقتصادي و... . عواملي از اين دست به ضميمة فزون طلبيها و ستمكاريهاي دولتمردان قاجار موجب قيام روحانيت و ملّت، و درخواست تأسيس عدالتخانه براي جلوگيري از بيدادگريهاي حكومت عليه مردم شده بود، و شاه قاجار تسليم خواستة عدالتخواهان شده بود.
مبارزات مردم و روحانيت ادامه يافت و سرانجام نهضت مشروطيت به سال 1324 ه . ق. در دوران سلطنت مظفرالدين شاه قاجار و با تأسيس مجلس