چهار واژه «خداوند تبارك و تعالي»، «اسلام»، «قرآن» و «اهلبيت(عليهم السلام)» را در آنها پُربسامدتر مييابيم. از همين جا ميتوان بنيادهاي شخصيت ايشان را دريافت.
توجه دادن افراد و احزاب به اوصاف جلالي و جمالي خداوند و توصيه به روي آوردن به درگاه ربوبي براي رفع همة نيازها و كاستيها، نشان از تعلق و پيوند قلبي ايشان به بارگاه پروردگار دارد: «و به خداوند تبارك و تعالي روي نياز آوريد كه شما را در اين راه هدايت فرمايد و با جنود فوق طبيعت كمك كند...».[1]
«اسلام» نيز موضوع اصليِ ديگري است كه امام خميني(رحمه الله) از جنبههاي بسيار متنوعي به آن ميپردازد؛ جنبههايي نظير عظمت اسلام و مسلمين، حقانيت اسلام، جامعيت اسلام، جاودانگي مكتب اسلام، غربت اسلام، بازدهي و كارآمدي احكام اسلام، ضرورت پاسداري از اسلام، رسالت ما در برابر اسلام، و درخشندهترينِ اين جنبهها يعني پايبندي به احكام جاودانة اسلام و نثار جان در راه آن.
انسِ مدام امام خميني(رحمه الله) با كتاب وحي نيز به تلاوت و ختم مكرّر قرآن، يا نگارش و تفسير و تدريس آن محدود نميشد؛ بلكه نشان آيات نوراني وحي در تمام ابعاد علمي و عملي ايشان بارز و نمايان است. پايبنديِ كامل به اوامر و نواهي و قوانين قرآن و پافشاري بر اجراي موبهموي احكام كتاب خداوندي، روش عمليِ ايشان در زندگي فردي و شيوة حكومتداريِ ايشان به شمار ميآمد.[2]
اقتداي عمليِ امام خميني(رحمه الله) در تمام زمينهها به اهلبيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) و توصيههاي مكرر به مردم در اين باره، حكايت از عشق و تعلق صادقانة ايشان به ساحت نوراني امامان معصوم دارد. در مقدمة وصيتنامة امام خميني(رحمه الله) چنين ميخوانيم:
اِنّي تارِكٌ فيكمُ الثَّقَلَينِ كتابَ اللهِ و عِترتي أهلَ بَيتي فَاِنّهُما لا يَفْتَرِقا
[1]صحيفة نور، ج 1، ص 131. [2] در اين باره مراجعه كنيد به: صحيفة نور، ج 1، ص 17؛ ج 13، ص 110.