كه در متون روايي از آن ياد شده، بياعتنايي و گريز از علماي دين است. در خبري از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) چنين آمده است:
سيأتي علي الناس (علي أمتي) يفرّون من العلماء كما يَفِرّ الغَنَم من الذئب، (فاذا كان كذلك) ابتلاهم الله بثلاثة اشياء: الاول يرفع البركة من اموالهم، و الثاني سلَّط الله عليهم سلطاناً جائرا، و الثالث يخرجون من الدنيا بلا ايمان؛[1] زماني خواهد رسيد كه مردم (امّت من) از عالمان همانگونه كه گوسفند از چنگ گرگ ميگريزد، فرار ميكنند. (پس آنگاه كه چنين شود) خداوند آنان را به سه چيز گرفتار ميكند: اول آنكه بركت را از اموال آنان بر ميگيرد؛ دوم آنكه سلطان زورگويي بر ايشان مسلط ميسازد؛ و سوم آنكه آنان را بيايمان از دنيا خارج ميكند.
بديهي است كه مراد اين روايت، دانشمندان فاسق امّت نيستند چراكه طرد و گريز از چنين كساني هرگز ناپسنديده نيست؛[2] بلكه مقصود، همان عالمان پرهيزگار و دينپرورند كه در راه اعتلاي كلمة حق مجاهده ميكنند. به هر روي، يكي از علتهاي اساسيِ پيدايش چنين آفتي در ميان امّت، دشمنيها و كينهتوزيهاي دينستيزان بر ضد اسلام و روحانيت است، كه بهخصوص امروزه به كمك امكانات بسيار گسترده و پيشرفتهاي در سطح بسيار فراگيري صورت ميگيرد. پس بر عالمان و فرهيختگان واجب است كه امّت را از اين خطر آگاه سازند، و بر مردم مسلمان نيز لازم است انديشمندان فاسق و گمراه را از خود طرد كنند و پيوند قلبي خويش را با عالمان پرهيزگار و خداجوي وثيقتر سازند.
همچنين يكي ديگر از راهكارهايي كه براي رفع و دفع اين آفت خطرناك ميبايد به دقت مورد توجه قرار گيرد آسيبشناسيِ درونيِ نهاد روحانيت و