پولادين از مرزهاي عقيدتي و جغرافياييِ مسلمين محافظت ميكنند و آنها را نفوذناپذير و شكستناپذير ميسازند.
جايگزيني فرهنگ تساهل و تسامح در حوزة ارزشها موجب از ميان رفتن غيرت دينيِ مسلمانان خواهد شد و حقيقت و آرمان بسياري از وقايع و حماسههاي مهم تاريخ اسلام ـ و در نگاهي وسيعتر، تاريخ تمام اديان الهي ـ را از درون منقلب و ضايع ميكند. تحريف آرمانهاي الهيِ امام حسين(عليه السلام) در قيام بزرگ عاشورا، نمونهاي از پيامدهاي ترويج تساهل و تسامح در حوزة ارزشهاست.
بر اساس تعاليم قرآن و شريعت اسلام، همة انبياي الهي(عليهم السلام) و بهخصوص نبي اكرم(صلى الله عليه وآله) معصوماند و در گفتار و رفتارشان هرگز مرتكب خطا و اشتباه نميشوند،[1] و مسلمانان نيز به دليل همين مصونيت از هر خطايي، آنان را بهترينِ الگوها ميدانند و در گفتار و كردار خود به ايشان اقتدا ميكنند، و در برابر تصميمات و دستورات ايشان تسليم و فرمانبردارند.[2] اما با وجود اين، طرفدارانِ تساهل و تسامح، با تمسك به آموزههاي اومانيسم و پوزيتويسم و دستاوردهاي عصر پستمدرنيسم، هرگونه رفتار خشونتآميز را تخطئه ميكنند و مماشات و گفتوگوي صِرف را راه مقابله با هر تهاجمي، از جمله هجوم به ارزشها و باورها ميدانند.
بر اين اساس، برخوردهاي قهرآميز انبياي الهي با دشمنان دين را نيز نادرست خوانده، عصمت آنان از خطا و اشتباه را به چالش ميكشند. براي مثال، هواداران تساهل، رفتار پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) را با كفار در جنگ بدر، خشونتبار و اشتباه قلمداد كرده، ميگويند ايشان نميبايست در آن روز با كفار قريش و بنياميه ميجنگيد، و اگر محمّد(صلى الله عليه وآله) به جاي جنگ و خونريزي، با تساهل و تسامح و گفتوگو، با آنان از درِ صلح و صفا وارد ميشد و با بنياميه
[1] نساء (4)، 65 و 113؛ احزاب (33)، 21؛ ص (38)، 47؛ جنّ (72)، 27؛ نجم (53)، 2 ـ 4. [2] احزاب (33)، 21 و 36؛ ممتحنه (60)، 4 و 6.