يكي از نخستين خاستگاههاي نهضت 15 خرداد، ماجراي لايحة انجمنهاي ايالتي و ولايتي بود.[1] در يكي از بندهاي اين لايحه، شرطِ «اسلام» از جمله شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف، و سوگند به كتاب مقدس، جايگزين سوگند به قرآن شده بود.
امام خميني(رحمه الله) به رغم ظاهر موجّه و منطقيِ اين لايحه، باطنِ باطل آن را دريافت و مقصود طراحانِ اصليِ آن را زمينهچيني براي رسميت بخشيدن به مسلكهاي ضالّهاي همچون بهائيت و در نهايت، از ميان برداشتن نام اسلام و استقرار حكومتهاي لائيك و دينستيز در كشورهاي مسلمان دانست و با تمام قوا و امكانات خود به مخالفت با آن برخاست.
بر خلافِ هشدار و بيدار باش بزرگي كه رهبر حكيم و دورانديش نهضت به تمام آيندگان خويش داد، امروزه به دلايل گوناگون و در درون نظام اسلامي شعارهاي مشابهي طرح و با صرف هزينههايي هنگفت ترويج و تبليغ ميشود؛ شعار زيبا و ظاهرفريبي همچون «ايران براي ايرانيان» از اين جمله است. مقصود اصلي از طرح چنين شعارهايي، ناديده گرفتن مرزبندي ميان مسلمان و غيرمسلمان است، و طراحان آن براي تثبيت نظر خود، مسئله درجهبندي شهروندان را به همراه استدلالهايي مغالطه آميز طرح و ردّ ميكنند: چون انسانِ درجة يك و درجة دو نداريم، پس در جامعه تمام مردم بايد از حقوق يكسان برخوردار باشند، و به اين ترتيب اقدام براي تشكيل احزاب و دستيابي به مقامات كشوري و لشكري نيز از جمله حقوق آنان است.
بايد توجه داشت با آنكه در اسلام اصل وحدت در انسانيت پذيرفته است، منشأ تمام حقوق و تكاليف، همين اصلِ مشترك ميان تمام انسانها نيست؛ بلكه ملاك بعضي از حقوق و تكاليف، ويژگيهاي خاصي غير از اصل انسان بودن است. توضيحي كوتاه در اين باره به روشن ساختن مدعا كمك ميكند.