به بحث مهمي با عنوان «مفاد حديث» ميپردازد. او در اين بحث، معناي واژة «مولي» را در عبارت من كُنتُ مَولاه فهذا عليٌ مولاه بررسي ميكند. وي با شيوهاي بسيار دقيق ثابت ميكند با آنكه 27 معنا براي اين واژه بر شمردهاند، تنها «اولويت در تصرف» است كه ميتواند مراد حضرت رسول(صلى الله عليه وآله) در اين حديث باشد.
علامه در تأييد اين نظريه، پس از ذكر آية 15 سورة حديد،[1] گفتار 42 تن از مفسران بزرگ و انديشمندان نامدار اهل سنّت را دربارة مفهوم واژه مولي در اين آيه مطرح ميكند. 27 تن از اين مجموعه معتقدند تنها معناي مورد نظر آيه از اين كلمه، همان «اولويت» است و 15 نفر ديگر نيز بر اين باورند كه «اولويت» ميتواند يكي از معانيِ مورد نظر باشد. ايشان پس از آنكه با شيوة خاص خود ديگر معاني ياد شده براي اين واژه در حديث مزبور ـ بهخصوص معناي محبت و دوستي ـ را ردّ ميكند،[2] شبهههاي فخر رازي و ديگران را در اين زمينه پاسخ ميگويد، و پس از آن قراين بيستگانهاي بر ميشمارد كه معناي مورد نظر را تأييد و اثبات ميكنند. وي آنگاه به نقل احاديثي ميپردازد كه مفهوم «مولي» را درحديث غدير، اولويت در تصرف دانستهاند،[3]
[1] فَالْيَوْمَ لاَ يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِير؛ «پس امروز نه از شما و نه از كساني كه كافر شدهاند، عوضي پذيرفته نميشود: جايگاهتان آتش است؛ آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامي است» (ترجمه محمّدمهدي فولادوند). [2] عبدالحسين اميني، الغدير، ج1، ص 365 ـ 370. [3] براي نمونه در جلد نخست الغدير به نقل از كتاب شمس الاخبار (ص 38) آمده است: لما سئل النبي… عن معني قوله من كنت مولاه فعليّ مولاه» قال: الله مولاي اولي بي مِن نفسي لا أمر لي معه، و أنا مولي المؤمنين اولي بهم من انفسهم لا أمر لهم معي، و من كنتُ مولاه اولي به من نفسه لا أمر له معي فعلي مولاه اولي به من نفسه لا أمر له معه؛ آنگاه كه از پيامبر… دربارة اين گفتار ايشان سؤال شد كه فرمود: «هركس من مولاي او هستم، علي مولاي اوست» [ايشان] فرمود: خداوند مولاي من است [يعني] از من نسبت به خودم سزاوارتر است [و] من در پيشگاه او از خود چيزي (سخني) ندارم، و من مولاي مؤمنين هستم [يعني] از ايشان نسبت به آنان سزاوارترم [و] آنان در برابر من از خود چيزي(سخني) ندارند، و هر كسي كه من مولاي او هستم سزاوارتر از او نسبت به خودش هستم [و] او را در برابر من امري (سخني) نيست؛ پس [دربارة چنين كسي] علي مولاي اوست و از او نسبت به خودش سزاوارتر است [و] او را در برابر وي (علي(عليه السلام)) امري (سخني) نيست. «عبدالحسين اميني، الغدير، ج1، ص 386» (ترجمة عبارت عربي از نگارنده است).