اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 94
ما در جلسه قبل مقدارى درباره اين ديدگاه بحث كرديم و برخى از اشكالات وارد بر آن را برشمرديم. گفتيم از جمله لوازم اين نظريه اين است كه هيچ جامعهاى حق ندارد نظام حقوقى جامعه ديگر را زير سؤال ببرد و به آن اشكال كند؛ زيرا فرض اين است كه وقتى مردم يك جامعه بر سر قانونى به توافق رسيدند و آن را پذيرفتند، اعتبار مىيابد. اگر مردم كشور ايران قوانين حقوقى اسلام را پذيرفتهاند و مايلند آنها را در جامعه خود به مورد اجرا بگذارند، سازمان ملل و هيچ شخص و نهاد ديگرى حق ندارد به آنها اشكال كند. طبق مبناى خود آنان تمام اعتبار قوانين حقوقى به پذيرش مردم يك جامعه است، و مردم ما هم كه فرض اين است اسلام و قوانين آن را پذيرفتهاند. آنها حق ندارند بر اساس فرهنگ، ارزشها و قوانين پذيرفته شده مردم غرب، ملت ما را محكوم كنند كه مثلا چرا در مقابل ارتكاب فلان جرم مجازات اعدام را اعمال مىكنيد؛ چون ملت ما آن فرهنگ و ارزشها را قبول ندارد و مايل است كه اسلام در اين كشور حاكم باشد. ما حقوق بشر را بر اساس فرهنگ دينى و اسلامى خودمان تعريف كنيم، شما هم طبق سليقه و خواست مردم و جامعه خودتان تعريف كنيد. اين مقتضاى طبيعى ديدگاهى است كه خود شما آن را ترويج مىكنيد و مبناى حقوق را خواست مردم مىدانيد. اگر در «حقوق بشر» تعريف شده شما مجازاتهاى سخت و از جمله اعدام، امرى غير انسانى و خلاف كرامت انسان تلقى مىشود، البته اين حقوق بشر براى خودتان معتبر است؛ اما ما چه اجبارى در پذيرش آن داريم؟ ما مسلمانيم و مردم ما پذيرفتهاند كه تابع قوانينى باشند كه خداى متعال آنها را قرار داده است؛ از نظر خداى متعال نيز مجازاتهاى سخت و از جمله اعدام، منافاتى با كرامت انسان ندارد. حقوق بشر مقبول اين ملت اين است كه: وَلَكُمْ فِى الْقِصَاصِ حَيَوةٌ يَا أُوْلِى الاَْلْبَاب[1]؛ و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است.
خداوند مىفرمايد اگر مىخواهيد جلوى آدمكشى و جنايت در جامعه گرفته شود و حيات اجتماعى تقويت گردد، بايد مجازات ارتكاب قتل را اعدام قرار دهيد. مردم مسلمان ما 1400 سال است كه با اختيار و انتخاب خود پذيرفتهاند كه قرآن در اين مملكت حاكم باشد و بر اين مطلب نيز تا آنجا اصرار دارند كه حتى حاضرند جان و مال و فرزندانشان را براى حفظ و بقاى آن ايثار نمايند. حقوق بشرى كه مجازات اعدام را محكوم مىكند مورد قبول مردم ما نيست؛ چون با آنچه كه خدا و پيامبرش فرمودهاند مخالف است.