responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 263

اجتماعى را بيشتر رعايت مى‌كند از كرامت اجتماعى و حقوقىِ بيشترى بهره‌مند گردد. كرامت فردى كه در اثر تقواى فردى حاصل مى‌گردد با احكام اجتماعى و حقوق ارتباط ندارد؛ مگر اين‌كه تقواى فردى، به گونه‌اى در ديگران تأثير بگذارد؛ مثلا شخص متقى به ديگر افراد جامعه خدمت مى‌كند و نسبت به آنها دلسوز است. در اين حالت ممكن است گفته شود اين شخص بايد مورد احترام واقع شود. لزوم احترام به او ـ به عنوان يك امر حقوقى ـ به خاطر تأثيرى است كه او در جامعه نسبت به ديگر افراد دارد.

از اين رو، ادله‌اى كه در فلسفه حقوق در مورد مسايل حقوقى بيان مى‌گردد، بايد در ارتباط با زندگى اجتماعى انسان‌ها باشد. كرامتى كه در مثال اخير بيان كرديم يك كرامت اجتماعى و مربوط به زندگى انسان‌ها در جامعه است. كرامتى كه از آيه شريفه إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَيكُم استفاده مى‌شود، يك كرامت فردى است نه يك كرامت اجتماعى و حقوقى. البته ممكن است با استفاده از دلالت التزامى بگوييم، بر اساس اين آيه فرد متقى بايد در نزد همه مؤمنان از حرمت و كرامت برخوردار باشد؛ چون كسى كه نزد خدا عزيز و داراى كرامت است مؤمنان نيز بايد او را عزيز بشمرند. اما بايد توجه داشت كه اين امر، يك توصيه اخلاقى است نه يك حكم حقوقى. اين‌گونه نيست كه اگر شما بدو احترام نگذاريد، دادگاه شما را تعقيب يا مجازات نمايد. در احكام حقوقى، ويژگى‌هاى اخلاقى و فردى اشخاص چندان نقشى ندارند؛ چون احكام حقوقى، براى تنظيم روابط اجتماعى انسان‌ها مى‌باشد. در اين حالت، باتقواترين انسان با يك فرد معمولى كه در پناه جمهورى اسلامى زندگى مى‌كند، داراى ارزش حقوقى يكسانى هستند. هر كس كه در پناه دولت اسلامى است، اعم از مسلمان، كافر ذمى و يا كافر معاهَد، از امنيت مالى و جانى برخوردار است[1] و در صورتى كه نسبت به او تعرضى صورت


[1] كافر ذمى و كافر معاهَد در پناه دولت اسلامى هستند. در اين موارد ادله فراوانى وجود دارد كه در اين‌جا فقط به چند روايت اشاره مى‌شود:

روايت اول ـ عن النبى(صلى الله عليه وآله): مَنْ آذى ذِمِّيّاً فَأَنَا خَصْمُهُ، وَ مَنْ كُنْتُ خَصْمُهُ خَصَمْتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، (عفيف عبدالفتاح طبّاره، روح‌الدين الاسلامى، لبنان: دارالكتب، بى‌تا، ص 274)؛ هر كس اهل ذمه (يهودى، مسيحى و زرتشتى كه در پناه اسلام است) را آزار رساند، پس من دشمن او خواهم بود و هر كس من دشمن او باشم، روز قيامت دشمنى خود را نسبت به او آشكار خواهم نمود.

روايت دوم ـ مَنْ ظَلَمَ مُعَاهَداً وَ كَلَّفَهُ فَوْقَ طَاَقَتِهِ فَأَنَاخَصْمُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ (صدرالدين بلاغى، عدالت و قضا در اسلام، تهران: اميركبير، 1370، چاپ پنجم ص 57؛ زين‌العابدين قربانى، اسلام و حقوق بشر، ص 397)؛ هر كس به يكى از معاهَدان (غيرمسلمانانى كه بر اساس معاهده و پيمان نامه‌اى كه با حكومت اسلامى دارند در كشور اسلامى زندگى كنند و حقوق شهروندى آنان تابع شرايط و مواد مندرج در پيمان‌نامه مى‌باشد) ستم روا دارد و بالاتر از طاقت روى تكليفى بر او تحميل كند، در روز قيامت من خود دشمن او خواهم بود.

روايت سوم ـ عن النبى(صلى الله عليه وآله): مَنْ قَذَفَ ذِمِّياً حُدَّ لَهُ يَوْمُ الْقِيَامَةِ بِسِيَاط مِنَ النّارِ (عدالت و قضا در اسلام، ص 57)؛ هر كس پيروان مذاهب ديگر را كه در ذمه (اسلام) قرار دارد، تهمت زند، در روز قيامت با تازيانه‌هاى آتشين، مجازات خواهد شد.

اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 263
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست