اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 193
آخرين مرحله كمال انسانى اين است كه خود را در مقابل خدا هيچ ببيند. در اين حالت است كه همه چيز را خواهد داشت؛ البته از خدا نه از خودش. در اين تفكر همه چيز از خدا است، و منهاى خدا هيچ نيست: لا حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ العَلِىِّ العَظِيم؛[1] هيچ قدرت و نيرويى نيست مگر از ناحيه خداى عظيم و بلند مرتبه.
هيچ قيام، قعود و حركتى جز به يارى و قدرت خدا صورت نمىگيرد: بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ أَقُومُ وَ أَقْعُدُ؛ با قدرت خدا و نيروى او مىايستيم و مىنشينيم.
انسان عين فقر و وابستگى مطلق به خدا است. بندگى و عبوديت باعث شرف و عزت انسان است: اِلهِى كَفى بِى عِزّاً أَن أَكونَ لَكَ عَبداً وَ كَفى بِى فخراً أن تَكونَ لِىَ رَبّاً، اَنْتَ كَمَا اُحِبُّ فَاجْعَلْنِى كَمَا تُحِبُّ[2]؛ خدايا! اين عزّت مرا بس كه من بنده توام، و اين فخر و شرف مرا بس كه تو پروردگار منى، تو همانگونه هستى كه من دوست دارم، پس مرا به گونهاى قرار ده كه تو دوست دارى. اين مناجات اميرالمؤمنين(عليه السلام)، رهبر آزادمردان جهان با خداى خويش است. آن حضرت شبها تا صبح به عبادت مشغول بود. نيمه شب به خانه فقرا مىرفت و از آنان دستگيرى مىنمود. به ايتام رسيدگى و آنان را مورد نوازش قرار مىداد. بعد از قرائت قرآن و نماز و عبادت فراوان، سر به سجده مىنهاد و عرض مىكرد: براى عزت من همين بس كه بنده توام و اين افتخار براى من بس كه تو مولاى من هستى.
در مقابل، افرادى هستند كه فخر و شرف را از خويشتنِ خويش مىدانند. شرفى كه در «عصر مدرنيته» و براى «انسان مدرن» پيدا شده است، اين است كه خدا را انكار كند و خود را خداى خويش انگارد! اگر در ظاهر هم به خدا اعتقاد داشته باشد، خود را صاحب حق دانسته و خواهان ستاندن حق خويش از او است! عجيبتر اين كه اين فكر به نام «اسلام» و در كشور «جمهورى اسلامى ايران» ترويج مىشود! اى كاش! به صورت روشن و بىپرده مىگفتند: ما خدا را قبول نداريم و منكر آفريننده هستيم. امّا اينان، چنين شهامتى را نداشته، و خود را در هفت پرده نفاق مخفى ساختهاند تا بتوانند مسلمانان را فريب دهند. صاف بگوييد: ما خدا را قبول نداريم، و اسلام بىاسلام. چرا به نام «مجاهد اسلام» و با عنوان «ملى مذهبى» مردم را فريب مىدهيد؟ چه مذهبى؟! چه اسلامى؟! شما كه دين اسلام را افيون جامعه و حكومت مىدانيد از كدام «اسلام» طرفدارى مىكنيد؟
[1] بحارالانوار، ج 2، ص 63، حديث 9؛ و ج 4، ص 210، حديث 4. [2] بحارالانوار، ج 77، ص 400، حديث 23.
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 193