responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 146

نيست. اگر دانشمند برجسته‌اى از روى عمد نوزاد شيرخوارى را بُكشد، مستحق قصاص است؛ چون همه در برابر قانون مساويند. برخى از ما خيال مى‌كنيم در ارزش‌گذارى واقعى و ملاحظه مصالح حقيقى نيز وضع بدين منوال است؛ به همين دليل مى‌گوييم: جان من با وجود مقدس حضرت ولى‌عصر(عليه السلام) برابر است؛ چه اين كه آن حضرت، همانند من، يك انسان است و فرقى وجود ندارد.

اگر مصالح واقعى و ملاك‌هاى حقيقى، كه فوق زندگى اجتماعى و بالاتر از حيات دنيايى انسان‌ها است، مورد توجه واقع شود، حساب ديگرى در كار مى‌آيد كه از عقل ما فراتر است. در اين حالت، كس ديگرى بايد ارزش‌گذارى نمايد و مصلحت‌ها را بسنجد. حال اگر حضرت ابراهيم(عليه السلام)بخواهد به آن ارزش عالى معنوى و مقام والاى روحانى برسد، شرطش اين است كه بايد از جان فرزندش هم بگذرد.در اين حالت، اين سخن مطرح نمى‌شود كه خون فرد بى‌گناهى روى زمين ريخته مى‌شود و جان او با جان ديگران برابر است. اين سخن در محدوده روابط اجتماعى و زندگى دنيايى صادق است؛ اما آن گاه كه مسأله رسيدن حضرت ابراهيم(عليه السلام) به چنين مقامى بس ارزشمند در ميان است، هيچ كس نمى‌داند كه شرط رسيدن به آن مقام چيست و چه مصلحتى بايد فداى آن مصلحت بزرگ‌تر شود. از اين رو، وقتى دستور داده مى‌شود كه فرزند خويش را ذبح كن، حضرت ابراهيم(عليه السلام) نمى‌داند كه واقعاً اطاعت امر خدا و آن شرف و كمالى كه در اطاعت امر خدا براى او حاصل مى‌شود، چه نسبتى با مصلحت بقاى فرزند دارد. احتمال مى‌دهد آن مقام معنوى، به گونه‌اى ارزشمند و با اهميت است، و اراده تشريعى خدا به آن مقام به گونه‌اى تحقق گرفته كه فدا كردن اسماعيل يا صدها اسماعيل در راه آن صحيح باشد. فقط خدا مى‌تواند اين امر را تشخيص دهد. بنابراين، وقتى خدا به حضرت ابراهيم(عليه السلام) مى‌گويد فرزندت را ذبح نما، او حقى براى خويش نمى‌بيند كه بخواهد اعتراض كند يا آن را قبيح وناپسند بشمارد؛ چون امر خدا فقط براى دست‌يابى به مصالح اجتماعى و دنيايى نيست. تحصيل آن كمالات براى انسان‌هاى وارسته آن قدر اهميت دارد كه همه عالَم در نزد آنان همانند تلّ خاك است. آن مصالح را هم فقط خدا مى‌داند و اين كه چه چيزى صحيح است فدا شود تا انسان برجسته‌اى مانند حضرت ابراهيم(عليه السلام) به مقام امامت برسد: وَ إِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَات فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ امَامًا[1]؛ هنگامى كه خداوند، ابراهيم را با وسايل گوناگونى


[1] بقره (2)، 124.

اسم الکتاب : نظريه حقوقى اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 146
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست