responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نظريه سياسي اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 239

ما در اينجا در صدد طرح و اثبات اعتقادات شيعه نيستيم و به اشاره عرض مى‌كنيم، كسانى كه به اين اصل پذيرفته شده نزد شيعه معتقد هستند غير از پيغمبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) امامان معصوم را نيز برخوردار از چنين اذنى مى‌دانند. در مقابل، كسانى هم مى‌گويند كه فقط رسول اللّه (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) معصوم و واجب الاطاعه بود. اما اين اختلاف نظر براى بحث ما چندان تفاوتى ايجاد نمى‌كند. اگر فرض كنيم كه در زمان خود رسول اكرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) بوديم و ايشان حاكمى را براى شهرى تعيين مى‌كردند و مى‌فرمودند از اين حاكم اطاعت كنيد، آيا اطاعت از آن حاكم در سايه اطاعت پيامبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) واجب بود يا خير؟ آيا اطاعت او منافاتى با اطاعت پيامبر (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) و خدا و حاكميّت اللّه داشت؟ جواب منفى است، براى اين كه آن شخص فرستاده و نماينده پيغمبرى است كه خود از طرف خدا تعيين شده است. اعتقاد ما بر اين است كه ائمه معصومين عليهم‌السلام نيز همين اختيار را داشتند و آنها براى زمان حاضر نيز كسانى را به صورت نوعى ـ نه شخصى نصب كرده‌اند و آن كسى كه اشبه به معصومين و اصلح افراد است در حاكميّت از طرف آنها مأذون است. حال خواه اين اعتقاد با مقبوله عمربن حنظله و يا با مرفوعه ابوخديجه و ساير روايات ثابت شود و خواه با ادلّه عقليه ثابت گردد كه فقهاء با بيانات گوناگون به اثبات آن پرداخته‌اند.

    پس اصل تئورى عبارت است از اين كه همان طور كه پيغمبر اكرم (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) در زمان حيات خويش كسى را براى امارت و حكمرانى بر يك منطقه‌اى از بلاد اسلامى تعيين مى‌فرمودند و اطاعت از او براى مردم آن ديار واجب مى‌گشت، يا همان طور كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) در زمان خلافت خويش كسانى را به عنوان عامل و والى در بلاد اسلامى از جمله بحرين، اهواز، مصر و سرزمين‌هاى ديگر تعيين مى‌كردند و اطاعت از اين افراد واجب بود، در زمان غيبتْ كسانى كه در فقاهت و سياست مثل مالك اشتر هستند و صلاحيت و شايستگى و توانايى براى فرماندارى و اداره جامعه اسلامى را دارند، براساس ادلّه ولايت فقيه در حكومت مأذون هستند و اطاعت از آنها بر ما واجب است و اين منافاتى با ربوبيّت تشريعى خدا ندارد؛ بلكه حاكميّت آنها شأنى از شؤون ربوبيّت الهى است. چون خدا به پيغمبرش دستور داده است و پيغمبر (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) نيز به آن والى دستور مى‌دهد و يا امام معصوم به جانشين خاص و يا عامش اذن مى‌دهد، اطاعت آنها بر ما واجب مى‌شود. به عبارت ديگر، اطاعت از والى، اطاعت از پيغمبر و اطاعت از خداست، مخالفت با آن والى نيز مخالفت با پيغمبر (صلى‌الله‌عليه‌و‌آله) است و مخالف پيغمبر مخالف خداست.

اسم الکتاب : نظريه سياسي اسلام المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 239
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست