چرا خطابهاى قرآنى به طور عمده متوجّه مردان است؟ آيا قرآن اصالت را به مردان مىدهد و زنان را طفيلى مردان قلمداد مىكند؟
[1]براى روشن شدن پاسخ اين شبهه، بايد به يك مقدّمه توجّه كرد: در پارهاى از زبانها مثل فارسى، از لحاظ صرفى و نحوى ميان مرد و زن، و مذكّر و مؤنّث فرقى نيست؛ امّا در زبان عربى و برخى زبانهاى ديگراين فرق وجود دارد؛ يعنى افعال، ضماير، اسماى اشاره، اسماى موصول و صفات براى مذكّر و مؤنّث يكسان به كار نمىروند؛ بنابراين اگر سخن فقط درباره مردان باشد، صيغههاى مذكّر به كار مىرود، و اگر گفت و گو فقط درباره زنان باشد صيغههاى مؤنّث به كار مىآيد. حال اگر كلام هم درباره مردان و هم زنان باشد، چه بايد كرد؟ پاسخ اين است كه در اينگونه موارد نيز در زبان عربى از صيغههاى مذكّر سود مىجويند. به بيان ديگر، در زبان عربى در دو جا از صيغه مذكّر استفاده مىشود:
أ. آنجا كه فقط درباره مردان سخن گفته مىشود؛
ب. جايى كه درباره مجموعهاى از مردان و زنان سخن در ميان است.
بنابر اين قاعده، اگر بخواهيم بگوييم كه همه (اعمّ از مردان و زنان) بايد پارسا و پرهيزگار باشند، چارهاى نداريم جز اينكه مقصود خود را با گفتن «فَلْيَتَّقُوا اللّه»[2] برسانيم. همانطور كه خواننده منصف ملاحظه مىكند، اين گونه جملهسازى جز معناى تن دادن به قواعد صرفى و نحوى زبان عربى را ندارد و بحث ارزشگذارى در كار نيست؛ پس هرگز نبايد بر اصيل دانستن مردان و تابع انگاشتنِ زنان حمل شود. قرآن كريم نيز از دستور زبان عربى عدول نكرده است؛ از اين رو عبارتهايى مانند «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» را نبايد به معناى «اى مردانى كه ايمان آوردهايد» گرفت؛ بلكه بايد آن را به معناى «اى كسانى كه ايمان آوردهايد» دانست كه هم شامل مردان و هم شامل زنان مىشود؛ به همين جهت، تا كنون شنيده نشده است كه زمان نزول آيههاى قرآنى، زنى يا مردى اعتراض كرده باشد كه چرا قرآن فقط با مردان سخن مىگويد و به زنان اعتنايى ندارد يا كمتر اعتنا دارد، يا پرسيده باشد كه آيا فلان حكم الاهى و امر و نهى قرآنى، مختصّ مردان است يا شامل زنان هم مىشود. همه مردم با عرف عربيّت خودشان
[1] ر.ك: محمّد تقى مصباح يزدى، جزوه حقوق و سياست در قرآن، درس 206. [2] نساء (4)، 9.