بيماران يكديگر عيادت مىنمودهاند. اما در عين حال از حيث نظرى و فكرى هر كدام از آنها دين خود را بر حق مىدانسته است. در هر صورت اين موضوع از مسائل قطعى اسلام است و جاى هيچ شكى در آن نيست و انديشمندان مسلمان اعم از شيعه و سنّى در اين ترديدى ندارند كه زندگى مسالمتآميز با اهل كتاب پذيرفته شده است. البته اين موضوع بمعناى تأييد مذهب آنها نيست. حتى مىتوان گفت به نظر اسلام در صورت امضاى قرارداد صلح با مشركان مىتوان، به حكم ثانوى، با آنان همزيستى مسالمتآميز داشت؛ كمااينكه در صدر اسلام ما شاهد صلح پيامبر(صلى الله عليه وآله) با مشركان و قرارداد عدم تعرّض به جان و مال بين دو طرف هستيم.
حقّانيت چند دين و مذهب؟
آيا مىتوان به حقانيت چند دين و مذهب و آيين قائل شد؟
پاسخ: همانطور كه گذشت پلوراليسم و كثرتگرايى يك بُعد عملى دارد كه از اين جهت اسلام داعيهدار نرمش و مدارا و همزيستى مسالمتآميز با پيروان اديان و مذاهب مختلف است. اگر نگوييم مبتكر و پيشقدم در اين زمينه اسلام است، لااقل اسلام موافق با رعايت حقوق اقليتهاى مختلف دينى و مذهبى است و در اين جهت توجه به سخن بلند و معروف مولا على(عليه السلام)كفايت مىكند كه وقتى شنيدند اصحاب معاويه خلخال از پاى يك دختر يهودى كشيدهاند، فرمود: اگر شخص مسلمان از غصه اين امر بميرد، جا دارد.
اما سخن بر سر اين است كه در برخورد با پديده كثرت در ميان اديان و مذاهب، آيا مىتوان همه را بر حق دانست؟ آيا مىتوان گفت اسلام حقّ است، مسيحيت هم حقّ است؟ براى پاسخ به اين سؤال نگاهى به محتواى اسلام و مسيحيت مىاندازيم تا ببينيم كه مىتوان به حقانيت هر دو اعتراف كرد يا پذيرفتن حقانيت يكى مستلزم انكار ديگرى است؟
اوّلين مسألهاى كه در اسلام داريم، اصل «توحيد» است. يعنى خداوند يكى است و قابل تجزيه و تعدّد نيست و نه از كسى زاده شده و نه فرزندى دارد. اما اوّلين اصل در مسيحيت «تثليث» است. گذشته از فرقههاى نادر و شاذ، مذهب كاتوليك و پروتستان و ارتدوكس كه سه مذهب مهم مسيحيتاند مىگويند سه خدا ـ اب و ابن و روح القدس ـ داريم. و راه نجات از شقاوت و عذاب، قبول تثليث است. در تفسير اين سه اصل و اُقنومْ مطالب بسيارى گفته و نوشته شده است و جز عده قليلى كه تثليث را امرى خارج از اصل مسيحيت مىدانند، بقيه آن را قبول دارند و به نحوى الوهيت مسيح يا فرزند خدا بودن او را مىپذيرند.