اسم الکتاب : در جستجوي عرفان اسلامي المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 271
وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالأَْرْضَ حَنِيفاً وَما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛[1] من از روى اخلاص، پاك دلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمان ها و زمين را پديد آورده است؛ و من از مشركان نيستم.
آرى، نماز وسيلهاى است براى آنكه انسان متواضعانه در برابر خداى متعال بايستد و بر آستان او سر بر خاك بگذارد و تسليم محض خدا شدن را تمرين كند. نماز ميدان تمرين و سكّوى پرشى است براى آنكه انسان همه چيز خود و زندگى و مرگ خويش را براى خدا قرار دهد و تسليم او نمايد:
قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيايَ وَمَماتِي للهِِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛[2] بگو: در حقيقت، نماز من و [ساير] عباداتمن و زندگى و مرگ من براى خدا، پروردگار جهانياناست.
نماز تمرين «تسليم» است. نماز براى آن است كه حقيقت عبوديت كه همان «تسليم» است در انسان پرورش يابد و به آنجا برسد كه نه به زبان، بلكه به دل و با تمام وجود بگويد:
أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ للهِِ؛[3] من خود را تسليم خدا نمودهام.
اينكه انسان همه هستى خود و متعلقات خويش را به خدا بازگرداند و در پيشگاه او اعتراف كند كه هيچ يك از اينها از آنِ من نيست و همه متعلق به تو است و بايد در اختيار تو باشد و در راه تو صرف شود، حقيقتى است كه در نماز تمثل و تجسم پيدا مىكند. نماز اين حالت را در انسان تقويت كرده و پرورش مىدهد. نماز براى آن است كه انسان ظاهر و باطن خود را متوجه خدا كند؛ و از همين رو است كه حتى از نظر ظاهرى نيز دستور داده شده كه نمازگزار روى خود را به سوى قبله نمايد:
وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالأَْرْضَ حَنِيفاً؛[4] من از روى اخلاص، پاك دلانه روى خود را به سوى كسى گردانيدم كه آسمان ها و زمين را پديد آورده است.
[1] انعام (6)، 79. [2] همان، 162. [3] آلعمران (3)، 20. [4] انعام (6)، 79.
اسم الکتاب : در جستجوي عرفان اسلامي المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 271