اسم الکتاب : در جستجوي عرفان اسلامي المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 270
و «صاحب اختيارى» قائليم. البته اين مطلب را به ظاهر و لفظ بيان نمىكنيم؛ ولى حقيقت آن به صورتى مكتوم و مخفى در نهاد ما وجود دارد و اثرش را مىتوانيم در اعمال و كردار خود مشاهده كنيم. ما مىپنداريم خودمان كسى هستيم، قدرت و هوش و استعدادى از خود داريم و صاحب اموال و دارايىهايى هستيم. به خصوص اگر مقام و موقعيت اجتماعى نيز داشته باشيم، احساس «انانيت» و «استقلال» به اوج خود مىرسد. ما در مقابل خداوند براى خود خواستهها و ارادههايى قائليم و حتى بسيارى از اوقات، خواسته و اراده خود را بر خواست و اراده خداى متعال ترجيح مىدهيم! همچنان كه قرآن كريم مىفرمايد:
أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ؛[1] پس آيا ديدى آن كس را كه هوس خويش را معبود خود قرار داده است؟
آرى، بسيارى از ما به جاى «خداپرستى» به «خودپرستى» مشغوليم و به جاى آنكه «تسليم خدا» باشيم، «تسليم خود» و هواى نفس خويش هستيم! صرفنظر از تعدادى محدود و انگشتشمار، مرتبهاى از «هواپرستى» در همه ما وجود دارد. قرآن كريم نيز اين موضوع را تأييد مىكند كه در اكثر مردم شائبهاى از شرك وجود دارد و «خداپرستى» با «خودپرستى» همراه است:
وَما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللهِ إِلاّ وَهُمْ مُشْرِكُونَ؛[2] و بيشترشان به خدا ايمان نمى آورند مگر آن كه [با او چيزى را] شريك مىگيرند.
پس از ذكر اين مقدمه اكنون مىگوييم، فلسفه اساسى نماز اين است كه ما اين «خودپرستى»ها را كنار بگذاريم و همه وجودمان را تسليم خدا كنيم و از «خود» و هر چيز ديگرى، رويمان را تنها به سوى «خدا» بگردانيم: