با فرض اين كه ما از اين آيه، اطلاق را بفهميم، در همه شؤون زندگى بايد به رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) تأسّى كنيم و به فرض اگر از آيه هم استفاده نمى كرديم، از روايات متواترى كه در اين زمينه وجود دارد مىتوانستيم اين معنا را بفهميم كه بايد به اهل بيت: تأسى كنيم.
حال، در چه چيزهايى بايد پيروى كنيم؟ پاسخ اين پرسش با رعايت اختصار اين است كه در چند زمينه نياز داريم تأسّى، تبعيّت و تقليد كنيم. يكى در زمينه باورها و عقايد است؛ چون حتّى برخى از اعتقادهاى ضرور نيز مقدارى جنبه تقليدى دارد. بعضى از مسائل اعتقادى چون اصل خدا و توحيد و نبوّت و اصل معاد را با براهين عقلى اثبات مىكنيم و به تعبّد نياز ندارد؛ ولى به بعضى مسائل بايد معتقد باشيم؛ در حالى كه عقلمان توان درك آنها را ندارد؛ براى مثال، انسان بينديشد تا برهان اقامه كند كه وقتى آدم را در قبر گذاشتند، از او سؤالى خواهند كرد يا نه، عقل راه به جايى نمى برد. اين جا يگانه راهش اين است كه ببينيم معصومان(عليهم السلام) چه فرموده اند و بگوييم درست است. اين جا سخن از أخذ علم از معصوم(عليه السلام) است.
به هر حال، خدا بر ما منّت نهاده و منبع معتبرى همچون سخنان و رفتار معصومان(عليهم السلام) را در اين جا قرار داده است؛ پس بخش اوّل، باورهايى است كه ما بايد از آنها پيروى كنيم و موقعيت زمانى و مكانى نيز در آنها تأثيرى ندارد. هزار سال پيشتر خدا يكى بوده است، و هزار سال بعد هم خدا يكى خواهد بود. اعتقادات ديگر هم همين طور است. هر چيزى كه دليل متقن يا عقلى يا نقلى دارد، ثابت است و وضعيت زمانى، تغييرى در آن ايجاد نمى كند؛ امّا اختلافها درباره ارزشها بيشتر است. نظر ما اين است كه ارزشهاى كلّى اخلاقى ثابتند و در هيچ زمانى تفاوت نمى كنند. ظلم هميشه بد، و عدالت هميشه خوب است و چيزهايى از اين قبيل. بله، بعضى از رفتارهاى اخلاقى در موقعيتهاى گوناگون تفاوت مىكنند؛ ولى اينها هم موازينى دارند؛ براى مثال، فرض كنيد همه مىگويند: راست گفتن خوب است؛ امّا بعضى جاها راست گفتن بد است. اگر راست گفتن سبب قتل انسان پاكى بشود، نبايد راست گفت. دروغگويى بد است؛ امّا اگر باعث نجات جان پيامبرى بشود، آن جا بايد دروغ گفت و واجب است؛ پس اين ارزشها