اسم الکتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 79
جسمانى نوبت به حجابهاى نورانى ميرسد. البته ما حقيقت و كُنه اين حجابها را نميدانيم. ممكن است بگوييم خودِ حبّ مقامهاى معنوى، يعنى حبّ رسيدن به مقام معنوى بالاتر، حجاب است. در هر حال حجابهاى بسيارى وجود دارند كه حجابهاى نورانى هستند و از قبيل امور متعلق به اجسام و ماديات و دنيا نيستند.
انسان، آن قدرت را دارد كه اين حجابها را كنار بزند و به بندهاي محض تبديل شود كه هيچ چيزى جز خواست الهى را نميخواهد، هيچ چيزى براى خودش نميخواهد، آنچه را كه مولا ميخواهد، همان را ميپسندد. براى خودش هيچ گونه هويت يا استقلالى را قايل نيست و با نور الهى مينگرد و ميشنود: حَتَّى كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِى يَسْمَعُ بِهِ، گويى كه خداوند متعال گوش اين انسان است و به اذن الهى ميشنود، و گويى كه با چشم خدا ميبيند و با اراده الهى اراده ميكند.
در روايات شريفى كه در شأن و مقام ائمه اطهار(عليهم السلام) وارد شده، آمده است: قُلُوبُنَا اَوْعِيَةٌ لِمَشِيَّةِ اللَّه[1]؛ هر ارادهاي كه ما داريم، اراده خدا است و گويى اراده الهى در ما متبلور شده است و ما در وجود خودمان هيچ خواستهاي نداريم. ما مثل ظروفى خالى هستيم كه اراده و مشيّت او آن را پر ميكند و خواستههاى خدا در آن ظاهر ميشود. بنابراين، خدا با چشمهاى ما ميبيند و يا به تعبير ديگر، ما با چشمهاى الهى مينگريم. تعابير وارد شده از قبيل: عين الله، يدالله و امثال آن و تطبيق آنها بر اولياءالله و به خصوص ائمه اطهار(عليهم السلام) و در رأس آنها حضرت على بن ابى طالب(عليه السلام)، به همين معناى مذكور است و در واقع، يدالله همان دستى است كه با آن به دشمن حمله ميكند. خداى متعال همان دستى است كه همه را در قبضه قدرت خود ميگيرد و اين مظهر قدرت و عظمت او است.