اسم الکتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 71
بنابراين، تمام آن چيزهايى كه به وحى نبوى يا الهام الهى يا تحديث ملايكه نسبت داده ميشود، احكام تعبدى است كه عقل عادى به آنها راهى ندارد و البته اگر به همه مصالح و مفاسد آن احاطه داشته باشد، بدان حكم ميكند. عدم احاطه عقل به اين احكام، مخصوصاً در مورد امورى است كه متعلق به عالم آخرت است. در هر صورت، اينها مواردى است كه عقل و دين در آنها مشترك نيستند بلكه مخصوص دين است.
اما مواردى كه عقل و شرع در آنها مشتركند، شامل بسيارى از «اعتقاداتى» است كه قبل و بعد از تعبد به دين، به وسيله عقل قابل اثباتند؛ مثلا ما براى اثبات عالم آخرت دو راه داريم كه يكى مستند به برهان عقلى است ـ همانند برهان حكمت و برهان عدل ـ و ديگرى مستند به اِخبار مُخبِر صادق ميباشد. اگر دقت كرده باشيد لحن بسيارى از آيات، لحن اِخبار است؛ مثل اين آيه كه ميفرمايد: بَلَى وَ رَبِّى لَتُبْعَثُنَّ؛[1]آرى، سوگند به پروردگارم ،حتماً برانگيخته خواهيد شد؛ كه اگر كسى به صدق اين اخبار اعتقاد داشته باشد، حجت بر وى تمام است؛ يعنى اگر ثابت شد كه پيامبر، صادق است و از سوى خدا تصديق شده است و هر چه ميگويد حق و از جانب خداست، در اين صورت اگر بگويد: إِنَّكُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْم عَظيِم، واجب است كه اين سخن را بپذيريم؛ زيرا مخبر صادقى اين خبر را داده است. پس اثبات معاد با اين بيان تعبدى كه در آن استدلال عقلى به كار نرفته است امكان دارد، اگر چه اين امر به وسيله استدلال عقلى هم قابل اثبات است.
اما در مورد «احكامى» كه ميان عقل و نقل مشترك هستند ميتوان به موارد زيادى اشاره كرد. مثل حسن عدل و احسان كه خداوند ميفرمايد: