اسم الکتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 46
دليلى بر نفى اين مطلب وجود ندارد، چون ممكن است لفظى وجود داشته باشد كه هنگام نزول قرآن داراى معناى خاصى بوده است و الآن هم همان معنا را ميرساند. اكنون سؤال اين است كه اين لفظ چگونه از ساير الفاظ تميز داده ميشود؟ مثلا لفظ «اله» در گذشته داراى معنايى بوده است. اگر امروز ميگوييم «اِلَهُكُمْ اِلَهٌ وَاحِدٌ» آيا همان معنايى را اراده ميكنيم كه چهارده قرن قبل اراده ميشده است؛ يا آن كه معناى «اله» تغيير كرده است؟ اگر تغيير كرده است به كدام معنا تغيير كرده است؟ اگر «اله» به معناى آسمان يا زمين يا هر معناى ديگرى درآمده باشد بايد بين معناى سابق و لاحق مناسبتى باشد؛ مگر اينكه قايل بگويد تمام معانى براى تمام الفاظ است! در صورت اعتراف به وجود مناسبت، سؤال ميكنيم اين مناسبت چگونه حاصل ميشود؟
و اما اگر كسى بگويد پس از چند قرن معانى همه الفاظ تغيير ميكند، لازمه اين سخن آن است كه ما نتوانيم معلومات گذشته را درك كنيم و در آن صورت، معناى مربوط به رياضيات، حقوق، جغرافيا، هندسه، قانون و مانند اينها را نميدانيم! و آيا سخنى مفتضحتر از اين ادعا وجود دارد؟ آيا هيچ عاقلى قبول ميكند كه تمام علوم گذشته معنايشان تغيير كرده است و از آنها هيچ نميفهميم!؟
در هر حال قول به «تغيير جميع معانى» امرى باطل است كه هيچ كس قايل به آن نيست.
و اما در مورد «تغيير بعضى از معانى» همچنان سؤال باقى است كه چگونه اين بعض را كه معناى آن تغيير كرده است، تشخيص ميدهيد؟ چه دليلى بر تغيير معناى وحى داريد و چگونه اثبات ميكنيد كه معناى وحى تغيير كرده است؛ اما معناى اله و سماء و ارض تغيير نكرده است؟
البته در مواردى ممكن است بر اساس شواهد و قراين، ميان الفاظ
اسم الکتاب : چکیده ایی از اندیشه های بنیادین اسلامی المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 46