responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح برهان شفا المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 327

است كه چه‌بسا در تصور رخ مي‌دهد. و امّا مقدمه كه بيان مي‌شود براي بيان تصديق است، نه تصوّر.

 

تعاريف از مقدمات برهان نيستند

حدود و مفاهيمي كه در ابتداي يك بحث علمي به متعلم القا مي‌شوند اصطلاحاً جزء مقدمات برهان محسوب نمي‌شوند; چراكه مقدمات برهان، از سنخ قضايا و تصديقات‌اند، امّا حدود و مفاهيم، جنبه تصوّري دارند. در اينجا سؤالي مطرح مي‌شود و آن اين است كه ما مي‌بينيم گاهي تعاريف و حدود اشياء را به شكل قضيه و تصديق بيان مي‌كنند. آيا در اينصورت حدود و تعاريف از جمله مقدمات محسوب مي‌شوند؟

   پاسخ منفي است; زيرا منظور از اين قضايا فقط بيان معناي لفظ است، نه بيان حكمي ايجابي يا سلبي در مورد وجود و عدم محمولي براي موضوعي در خارج. پس اينگونه موارد حقيقتاً قضيه (=مشتمل بر تصديق) نيستند و فقط ظاهري مثل قضيه دارند و لذا مقدمه برهان محسوب نمي‌شوند. به بيان فني: مقدمه برهان بايست از قبيل مطلب «هل» باشد نه مطلب «ما» و حال آنكه حدود و تعاريف ـ ولو به صورت قضيه بيان شوند ـ از قبيل مطلب «ما» هستند و حمل در اينگونه قضايا، حمل اوّلي است و لذا فقط بيانگر مفهوم‌اند.

   مفاهيم الفاظ، جاي نزاع ندارند; و بويژه اصطلاحات علوم و معاني آنها نمي‌توانند مورد نزاع باشند. و اگر نزاعي هم باشد از حيث تصديق نيست بلكه جنبه تصوري و مفهومي دارد و بايد به منبع اصلي اعتبار و جعل، مراجعه نمود و معناي لفظ را يافت.

متن

ثمّ إِنَّ المقدّمةَ الوضعيّةَ تختصّ دونَ الحّد باسم آخَرَ، و هو الأصلُ الموضوعُ. و الحدّ وضع و ليس أصلا موضوعاً، لأنّه لا إيجابَ فيه و لا سلبَ.

و قوم يسمّون الأصلَ الموضوعَ بالمصادرة. و قوم يقسمون الأصلَ الموضوعَ إلي مقبول بالمساهلة، و ليس في نفس المتعلم رأيٌ يخالفه، و يخصّونه مرّةً أخري باسمِ «الأصل الموضوع» و إلي متوقَّف فيه بحسب ضمان المعلِّم بيانُه في وقته و في نفس المتعلِّم رأيٌ يخالفه. و ربما قالوا «وضع» لكلِّ أصل موضوع فيه تصديقٌ مّا، كان أوّلياً أو غيرَ أوليّ، كان في نفس المتعلّم ما يخالفه أولم يكن.

و ربما سمّي في التعليم الأوّلِ باسم الوضع كلُّ رأي يخالف ظاهرَ الحقّ يقال باللسان دونَ العقل، مثل قول من قال إِنّ الكلَّ واحد، و إنّه لا حركةَ.

اسم الکتاب : شرح برهان شفا المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 327
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست