شش قسم تقسيم ميشوند. اين مطالب در تقسيم اول عبارتند از: مطلب ما (چيستي)، مطلب هل (آيايي) و مطلب لِمَ (چرايي).
و مطلب «ما» خود بر دو قسم است: يكي آن است كه بدان از معناي اسم سؤال ميشود مثل اينكه ميگوييم: خلأ چيست؟ و عنقاء چيست؟ دو ديگر آن است كه بدان از حقيقتِ ذاتِ يك شيء طلب ميشود مثل اينكه ميگوييم: حركت چيست؟ و مكان چيست؟
و مطلب «هل» نيز دو قسم است: يكي بسيط است و آن سؤال از اين است كه آيا فلان شيء وجود ـ به معناي مطلق ـ دارد يا نه؟ ديگري مركّب است و آن سؤال از اين است كه آيا فلان شيء چنين و چنان است يا نه؟ كه در اينجا مفهوم وجود به عنوان رابطه است و نه محمولِ قضيه. مثل اينكه ميگويي: آيا انسان حيوان است يا حيوان نيست؟ كه «است» و «نيست» نقش رابطه قضيّه را ايفا ميكنند!
و مطلب «لم» نيز بر دوگونه است: يا نسبت به قول و اعتقاد است و اين همان است كه از حد اوسط سؤال ميكند و آن حدّ اوسط همواره علّتِ اعتقاد و تصديق به يك قول در قياسي است كه مطلوبي را نتيجه ميدهد. و يا سؤال به وسيله «لم» مربوط به واقع و نفسالامر است، يعني از علتِ وجود يك شيء في الواقع و نفسالامر سؤال ميكند، خواه از وجودِ مطلق آن و يا وجودِ آن شيء در حالِ خاصّي.
و امّا سؤالاتي با الفاظ كدام، چگونه، چه مقدار، كجا، كِي و غير اينها همگي به گونهاي بازگشت به هل (آيا) مركّبه دارند. البته اگر كسي بخواهد با در شمار آوردن اينها، برتعداد مطالب و پرسشها بيفزايد اشكالي ندارد، امّا پرسشهاي اصلي و سؤالات عمده علمي همينها است كه گفتيم. البته در بين اين سؤالات اخير، سؤال به وسيله «أيّ» از همه بسيطتر است و دلالت بيشتري بر مطلوب دارد، چراكه به وسيله آن از چيزي سؤال ميشود كه موجب تمييز شيء و «مختص» به آن است، امّا بقيّه، مجال و وسعت بيشتري دارند و مختص به مورد خاصي نيستند.
و اگر كسي بخواهد ميتواند مطلب «اي» را به گونهاي اعمّ و مشتمل بر مطالب چگونه، چند، كجا و غير اينها بداند. در اين صورت دو سؤال به وسيله «آيا» و «چرا» در طلبِ تصديقاند و دو پرسش «چيست» و «كدام» به دنبال كسبِ تصوّر.
سؤال و اقسام آن
وقتي امري بر ما مجهول است و ما برآنيم كه بدان معرفت پيدا كنيم «سؤال» طرح ميكنيم.