تأكيد بر ارزشهاى اسلامى، اين دو مفهوم و شعار را مطرح كنيم و ببينيم در داخل نظام چه كسانى از اين شعارها حمايت مىكنند؟ بدين ترتيب اشخاصى را كه از اول دلِ خوشى از نظام اسلامى نداشتند و عناصر طرد شده از نظام قبلى و كسانى كه با اساس اسلام موافق نبودند، هم چنين كسانى كه به صورتهاى مختلف در طول اين دو دهه از عملكرد بعضى از نهادها ناراضى شده بودند، شناسايى كرده و سعى كردند كه روى اين دو مفهوم مانور داده و آنها را جذب خود كنند. گفتند در مقابل جنگ چند سالهاى كه بر ما تحميل شد، ما اكنون به صلح دعوت كنيم و گرايش به جنگ و شعارهايى از قبيل «جنگ، جنگ، تا رفع كل فتنه» را به كلى محو نماييم. هم چنين نسبت به دشمنان بيرونى، به جاى اين كه بگوييم «مرگ بر آمريكا» يا مرگ بر بعضى از استعمارگران ديگر، شعار صلح را مطرح كنيم، بگوييم ما ديگر به جاى مرگ، طالب زندگى هستيم!
اين طرح را به تصويب رساندند و بنا شد كه در داخل نظام عناصرى را شناسايى كنند كه چنين روحيهاى داشته باشند. بعضى آگاهانه عامل آنها شدند و برخى نيز از روى غفلت با آنها هم نوايى كردند. اين حركت كه چندى است در كشور شروع شده، آثار خود را كم و بيش در نهادهاى مختلف و بيش از همه در مطبوعات نشان داده است. البته منحصر به مطبوعات نيست و در فعاليتهايى كه به نام كارهاى فرهنگى، در موقعيتهاى مختلف انجام مىشود نيز ديده مىشود؛ مثلاً از كسانى كه بيش از بيست سال بدترين ضربهها را به اين نظام زده اند، بدترين مطالب را نوشتهاند و بدترين اهانتها را كرده اند، دعوت مىشود و در جشنوارهها از آنها تجليل مىگردد و سيمرغ و دلفين بلورين به آنها داده مىشود! و البته