تهديد است، حكم به تعطيلى حج براى يك يا چند سال مىكند. فقيه هيچ گاه در حكم خويش، خلاف اسلام سخن نمىگويد، بلكه در پى تأمين مصلحت جامعه اسلامى و كشف حكم خدا است. در اين مثال نيز حكم فقيه يك حكم اسلامى و در چارچوب دستورات شرع است نه خارج از تعاليم دينى. به عبارت ديگر، حفظ جان مسلمين و تأمين عزت اسلام نيز يك حكم خدا است، و اين حكم در مقايسه با وجوب حج از اهميت بيشترى برخوردار است. در چنين وضعيتى فقيه با توجه به اُنسى كه با دستورات شرع و كتاب و سنّت دارد، حكم به تعطيلى موقت حج مىدهد. اگر فقيه بداند چنين فتوايى خواست خدا نيست و با اين حال آن حكم را صادر كند، كافر شده است:
وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ؛1 و كسانى كه به موجب آنچه خدا نازل كرده حكم نكرده اند، آنان خود كافرانند.
از آنچه كه گذشت، روشن شد كه نظريه امام خمينى(قدس سره) در باب حكومت مطلقه فقيه، هرگز به معناى مطلق بودن آن از اسلام و احكام و مقررات اسلامى نيست.