اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا؛1 و هم گفته مىشود: اَشْهَدُ اَنَّ عَلِيًّا وَلِىُّ اللّه، و يا: أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛2 آگاه باشيد كه بر اولياى خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مىشوند.
اما با وجودى كه در اين جا نيز ولايت، طرفينى است، تأثير تنها از يك طرف است. به ديگر سخن، رابطه اتصال و پيوند دوطرفى است، هم انسان به خدا و هم خدا به انسان نزديك است؛ ولى تأثير و تأثر، طرفينى نيست.
علاوه بر دو فرد انسان، يا خدا و انسان، رابطه ولايت گاهى نيز بين «فرد» و «جامعه» برقرار مىشود:
النَّبِيُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؛3 پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر (و نزديك تر) است.
در اين جا يك طرف رابطه ولايت، شخص «پيامبر» و طرف ديگر آن «امت اسلامى» است. گاهى از اين ولايت به «ولاية النبى على الأُمة» تعبير مىشود. به طور كلى هر گاه «ولايت امر» گفته مىشود، ارتباط مجموعهاى از انسانها با «ولىّ امر» منظور است. بنابراين «ولىّ امر مسلمين» كسى است كه داراى ارتباط نزديك و محكم با مردمى است كه در امور اجتماعى و سياسى، بدون هيچ فاصلهاى پشت سر او حركت مىكنند و از او اثر مىپذيرند.
ولايت در اصل تنها براى خدا است: اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا.4 اما ممكن است