واژه ديگرى كه در اين مباحث زياد به كار مىبريم و بايد به آن توجه كنيم «ولايت» است. «ولايت» نيز مثل «امامت» در معانى مختلفى به كار مىرود. اصل واژه ولايت، طبق آنچه محققان لغت شناس عرب گفته اند، به معنى «نزديك بودن» است. هنگامى كه چيزى نزديك چيز ديگرى قرار مىگيرد مادّه «وَلِىَ» به كار مىرود. در قرآن كريم مىخوانيم:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفّارِ؛1اى كسانى كه ايمان آورده ايد، با كافرانى كه مجاور شما هستند كارزار كنيد.
به مسلمانهاى صدر اسلام و زمان پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ، دستور مىدهد كه براى جنگ با كفّار ابتدا از آنهايى كه نزديك تر هستند شروع كنيد و سراغ آنهايى كه دور هستند نرويد؛ چرا كه اگر ابتدا سراغ دورترها برويد، دشمنانى كه نزديك هستند براى توطئه چينى فرصت پيدا مىكنند.
در هر صورت، ماده «ول ى» در اصل به معناى «قرب» است. اما دو چيز كه نزديك هم قرار مىگيرند، به طور طبيعى رابطه تأثير و تأثرى بين آنها برقرار مىشود. از اين رو كلمه «ولايت» غير از مفهوم قرب، معناى ارتباط، پيوند پيدا كردن، با هم جوش خوردن و رابطه پيدا كردن را نيز مىرساند. در موجودات مادى، شرط تأثير و تأثر اين است كه نزديك هم باشند. وقتى نزديكى برقرار شد زمينه تأثير و تأثر هم فراهم مىشود و يكى در ديگرى تصرف مىكند يا هر دو در هم تصرف مىكنند. اين معناى ديگرى است كه علاوه بر قرب، از كلمه «ولايت» فهميده مىشود.
اين تصرف نيز گاهى تصرف حقيقى و تكوينى است كه از آن به