براى تحقيق اين مسأله بهتر است به كلام خود اميرالمؤمنين(عليه السلام) مراجعه كنيم و ببينيم خود آن حضرت درباره خودش چه مىگويد؛ چرا كه ما معتقديم اين بزرگواران سخنى به گزاف نمىگويند.
در يكى از خطبههاى معروف نهج البلاغه به نام «خطبه قاصعه» اميرالمؤمنين(عليه السلام) ابتدا به شخصيت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) اشاره مىكند. يكى از سؤالاتى كه درباره پيامبر(صلى الله عليه وآله) مطرح شده، اين است كه آن حضرت قبل از چهل سالگى و مبعوث شدن به رسالت، چه دينى داشته اند؟ اين سؤال در كتابهاى گوناگون مطرح شده و فصول و ابوابى را به خود اختصاص داده است. در پاسخ آن نيز نظرهاى مختلفى وجود دارد. بعضى گفتهاند كه پيامبر در اين مدت به دين حضرت مسيح بوده است. چون در آن زمان دين حق، دين حضرت مسيح بوده است، پس ايشان نيز بايد پيرو دين حضرت مسيح باشد. برخى نيز گفتهاند آن حضرت به دين حضرت ابراهيم بوده است. نظرهاى مختلف ديگرى نيز نقل شده است. اما اميرالمؤمنين(عليه السلام) پرده از اين راز برداشته و مىفرمايد:
وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ ـ(صلى الله عليه وآله)ـ مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً أعظَمَ مَلَك مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم؛1 هنوز پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)شيرخوار بود كه خدا بزرگ ترين فرشتهاش را قرين او قرار داد،تا او را به بهترين كارها راهنمايى كند.
يعنى از آن زمانى كه پيغمبراكرم(صلى الله عليه وآله) به حسب ظاهر و در شرايط عادى قدرت درك مسايل را پيدا مىكند، حرف و سخنى بر زبان مىآورد و رفتارى را انجام مىدهد، با راهنمايى بزرگ ترين فرشته خدا است. معناى اين سخن آن نيست كه ايشان لزوماً از همان ابتدا پيامبر بوده اند؛ از اين رو با
[1]نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 234 (مشهور به قاصعه).