نقشى نداشتند و اين امتيازى بود كه خداوند براى اهل بيت(عليهم السلام) قرار داده بود. البته اين امتياز اختصاص به ايشان نداشت و فاطمه زهرا و حسنين(عليهم السلام) هم در اين فضيلت شريك بودند.
در اين ميان، مهم ترين موهبت تشريعى كه بايد به آن بسيار اهميت بدهيم و بزرگان و علماى ما در طول تاريخ براى آن خون دلها خوردهاند و عمرى را صرف تبيين و تثبيت اين فضيلت كرده اند، مسأله خلافت و امامت آن حضرت است. ما بايد در مورد اين مسأله كاملا حساس باشيم و سعى كنيم با مطالعه و تحقيق، تحليلى درست از آن به دست آوريم، تا در دام فتنه گران و خنّاسان نيفتيم.
نكته ديگرى كه به مناسبت به آن اشاره كرديم اين بود كه اعطاى موهبتهاى تكوينى خداوند اختصاصى به پيامبر و اميرالمؤمنين و ائمه(عليهم السلام) ندارد، بلكه مراتبى از آن به ديگران نيز داده شده است؛ براى مثال، بعضى از افراد در برخى جهات، نبوغ و استعدادى فوق العاده دارند. گاهى بچههايى ديده مىشوند كه در سن سه چهار سالگى، رياضيات پيش رفته مىخوانند؛ چيزى كه بسيارى از جوانهاى بيست ساله هم پس از سالها تحصيل به زحمت مىتوانند بفهمند. شبيه اين استعدادها، اما در مرتبه بسيار عالى و ممتاز آن را، خداوند به انبيا و اولياى خود داده است.
سؤالى كه در اين جا پيش آمد اين بود كه آيا اين امر موجب تبعيض نمىشود؟ چرا خداوند به برخى از بندگان خود چيزى مىدهد كه به ديگران نمىدهد؟ در پاسخ اين پرسش اشاره كرديم كه اين كار از مقوله تفاوت بى جا و تبعيض نيست. اختلافاتى كه در عالم خلقت وجود دارد لازمه نظام