responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : در پرتو ولايت المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 183

نكردند، حضرت على(عليه السلام) نمى‌توانست خليفه باشد. در نگاه اينان، اين امر نظير انتخابات رياست جمهورى در حال حاضر است. فرض كنيد كه امام(رحمه الله) يا مقام معظم رهبرى ـ مدّ ظله العالى ـ شايستگى كسى را براى رياست جمهورى تأييد كنند؛ اما اگر مردم به آن شخص رأى ندهند رئيس جمهور نمى‌شود. پيغمبر(صلى الله عليه وآله) نيز، بلاتشبيه، اشاره‌اى كردند كه خوب است على(عليه السلام) را بعد از من انتخاب كنيد؛ اما چون مردم اين مسأله را قبول نكردند، از اين رو اميرالمؤمنين(عليه السلام) حق خلافت نداشت و راهى جز اين نبود كه حكومت خلفا را بپذيرد و به رأى اكثريت تمكين كند! اين اقتضاى اصل «حاكميت انسان بر سرنوشت خويش» است!

اين شبهه را كه با رنگ و آب «علمى» مطرح مى‌شود، به راستى بايد از شبهه‌هاى شيطانى اين روزگار دانست. شيطان بعد از چندين هزار سال تجربه در فريفتن انسان، استادى را به نهايت رسانده است و در قالب قرائت جديد از دين به دوستان خود چنين القا مى‌كند كه على(عليه السلام) در ابتدا اصلا حق حكومت نداشت و تنها آن گاه حق پيدا كرد كه مردم با او بيعت كردند!

اين همه در حالى است كه اعتقاد قطعى شيعه اين است كه خداوند خود، حضرت على(عليه السلام) را جانشين پيامبر(صلى الله عليه وآله) قرار داد و در اين زمينه حتى شخص پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز حق تصميم گيرى نداشت. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فقط وظيفه داشت كه تصميم خدا را به اطلاع مردم برساند؛ اما در همين حد نيز خوف اين را داشت كه اگر اين امر را اظهار كند مردم نپذيرند و در بين آنان اختلاف بيفتد. البته حق هم داشت بترسد؛ چرا كه حضرت على(عليه السلام) در جنگ‌هاى مختلف، بسيارى از سران قريش را كه سدّ راه اسلام بودند از ميان برداشته بود و به همين دليل آتش كينه نسبت به آن حضرت در

اسم الکتاب : در پرتو ولايت المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی    الجزء : 1  صفحة : 183
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست