مردم با او بيعت خواهند كرد. پس از كشته شدن عثمان و با اوضاعى كه پيش آمد، برخلاف تصور اولى، طلحه ديد كه زمينه به هيچ وجه براى خلاقت او مساعد نيست. از اين رو طلحه مصلحت را در صبر كردن و بيعت با حضرت على(عليه السلام) ديد. نقل شده اولين كسى كه بعد از كشته شدن عثمان با اميرالمؤمنين(عليه السلام) بيعت كرد طلحه بود.
پس از بيعت طلحه و افرادى نظير او، ساير اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله) ، و شخصيتهاى مهمى كه سابقهاى در اسلام داشتند، و پيرمردها و حافظان قرآن و ديگران نيز همه بيعت كردند.
اكنون سؤال اين است كه در اين شرايط آيا بهتر نبود حضرت على(عليه السلام) فرصت را مغتنم شمرده و براى دل جويى از اين افراد مقدارى به حرفها و پيشنهادهاى آنان توجه كند و به خواسته هايشان اهميت دهد؟ مگر طلحه و زبير از حضرت على(عليه السلام) چه مىخواستند؟ يك درخواست آنها اين بود كه سهمشان را از بيت المال به همان ميزانى قرار دهد كه عمر قرار داده بود و در زمان عثمان نيز ادامه داشت1. اين كه چيز مهمى نبود! كسى كه مىخواهد حكومت كند به اين اندازه بايد انعطاف داشته باشد! آيا بهتر نبود
[1] جالب است كه بدانيم اين زياده خواهى طلحه و زبير در حالى بود كه هر دو، افرادى ثروتمند بودند. طلحه، به اصطلاح امروزى، از فئودالهايى بود كه اراضى زيادى را در مناطق مختلف تصرف كرده بود و عُمّالش در آن جا زراعت مىكردند و درآمد كلانى از آن زمينها داشت. زبير نيز مانند طلحه بود و هر دو از ثروتمندان مهم آن زمان بودند، اما در عين حال مىخواستند سهمى كه از بيت المال دارند از ديگران بيشتر، و همان سهمى باشد كه عمر براى آنها مقرر كرده بود. اميرالمؤمنين(عليه السلام) در پاسخ آنان فرمود: من اموال شخصى دارم، اگر مىخواهيد در اختيارتان مىگذارم. گفتند: نه، ما كه گدا و محتاج مال تو نيستيم، ما مىخواهيم همان امتيازى كه تا به حال در بيت المال داشته ايم و خيلفه دوم براى ما قرار داده بود محفوظ باشد. حضرت فرمود: من نمىتوانم اين كار را بكنم، زيرا اين بر خلاف سنّت رسول الله(صلى الله عليه وآله) است. من روش خلفاى پيشين را نمىپسندم و آن را موافق اسلام نمىدانم.