به ضميمه خوشباورى نفسانى، خداىناكرده حجابى بس عظيم خواهد شد و فرجام نامباركى را براى انسان رقم خواهد زد. و آن روز كه دوران هياهو و جار و جنجال به سر آيد و انسان در خانه تاريك و تنهاى قبر فرصت ارزيابى واقعيت خود را بيابد، جز اندوهى غير قابل تصور نخواهد داشت.
نكته درخور دقت اين است كه چه بسا حالاتى كه انسان در شرايط عادى آن را مضحك و شرمآور بداند، ولى خداى ناكرده در شرايط خاصّى به همان ورطه سقوط كند و توجهى به زشتى آن نداشته باشد؛ مثلا از اينكه نام او بر سر زبانها بيفتد و تصوير او صفحات روزنامهها را پر كند، لذت ببرد و در اين مسير تا آنجا پيش رود كه آماج دشنام شدن را در راه كسب شهرت بين مردم به جان بخرد. چنين شخصى از برطرف كردن عطش درونى خود خرسند مىشود و با همه اينها خود را تلاشگرى مخلص در راه اعتلاى كشور و پيشرفت ملت دانسته و اظهار نظرهاى خلاف حق را اينگونه زيركانه توجيه مىكند: من خودم چنين اعتقادى ندارم و فقط براى باز كردن باب گفتوگو، كاوش علمى و سرانجام كشف حقيقت اينگونه سخن راندم. او از اين نكته غافل است كه مغلوب خواستههاى كور نفس شده و دشمن فريبكار[1] را در راه «القاى شبهات مهلك» در دل ضعيف ايمانان كه احياناً فرصت بررسى علمى را ندارند
[1] «الغَرُور» به معناى بسيار فريب دهنده، وصفى است كه خداى تعالى سه مرتبه در قرآن كريم ابليس را به آن متصف فرموده و بندگان خود را از آن خطر برحذر داشته است: «...فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَلا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللهِ الْغَرُورُ». لقمان (31)، 33 و فاطر (35)، 5. تعبير مشابه را در حديد (57)، 14 مىتوان يافت.