خداوند زمام امر به وى سپرده اطاعت كنيد و حرفشنوى داشته باشيد؛ چرا كه اين (رابطه فرماندهى و فرمانبرى) شيرازه و اساس نظام است (و بدون آن همه امور از هم گسسته خواهد شد).
در اينجا نيز، حضرت اميرالمؤمنين(عليه السلام) اين نفس نفيس مصطفى(صلى الله عليه وآله)،[1] راه نجات را گردن نهادن به فرمان مطاعِ[2] بزرگ پيشوايان معصومى دانستند كه سخنشان سخن خداست. و به طور قطع ثمره چنين پذيرش و اطاعتى، حيات واقعى و قدم نهادن به عرصه انسانيت و آزادگى است:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا للهِِ وَلِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ...؛[3]اى اهل ايمان! آنگاه كه خدا و رسول(صلى الله عليه وآله) شما را به سوى آنچه شما را زنده مىكند فرا مىخوانند، پاسخ مثبت دهيد (و گوش به فرمان حياتبخش آنان بدهيد).
بنابراين هرگونه الفت و اتحاد، بايد بر چنين اساس استوارى بنا شود و در غير اين صورت، زوالپذير و محكوم به شكست خواهد بود:
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَْسْبابُ؛[4] هنگامى كه پيروان از پيروىشدگان بيزارى جسته و عذاب را (بالعيان) ديدند و همه دربها به روى آنها بسته شد (و كاملا بيچاره گشتند).[5]
[1] اشاره به آيه مباهله (آل عمران، 61): «...أنفُسَنا وَأَنْفُسَكُم...». است. [2] «وَما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُول إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللهِ...». نساء (4)، 64. [3] انفال (8)، 24. [4] بقره (2)، 166. [5] نظير: احزاب (33)، 67 و 68؛ سبأ (34)، 32 و 33؛ اعراف (7)، 38 و 39؛ ابراهيم (14)، 22 و....