اينجا بود كه اين سوختهدلان، يكصدا داد مظلوميت به درگاه داور دادگستر برده و با تضرّع و خشوع، سر به آستان وى ساييدند و رفع آن سختىها را درخواست كردند.
خداوند متعال كه خود امر به دعا فرموده و اجابت را ضمانت كرده است (...ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُم...)،[1] و عنايات ويژهاش را به دعا و انابه موكول كرده،[2] نداى اين دلسوختگان همصدا را اجابت فرمود. در حديثى از حضرت امام صادق(عليه السلام) پس از اشاره به محكوميت بنىاسرائيل به چهارصد سال عذاب، در مورد اهميت دعا و توبه مىخوانيم:
... فَلمّا طالَ بِبَني إسرائيلَ الْعَذابُ ضَجُّوا وَبَكوا إلَى اللهِ أربعين صَباحاً فَأَوْحَى اللهُ إلى مُوسى وَهارونَ(عليهما السلام): يُخَلِّصُهُم مِنْ فِرعَونَ. فَحَطَّ عَنْهُم سَبْعينَ وَمِائَة سنة. وَقالَ أبُو عبدِاللهِ(عليه السلام): هكَذا أنتُم لَوْ فَعَلْتُم لَفَرَّجَ الله عَنّا فَأَمّا إذا لَم تَكُونُوا، فَإنَّ الاْمرَ يَنْتَهي إلى مُنْتَهاهُ؛[3]پس هنگامى كه عذاب بنىاسرائيل به درازا كشيد، فرياد برآوردند و چهل روز در پيشگاه پروردگار گريستند. پس خداوند به حضرت موسى
[1] غافر (40)، 60. [2] «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُم...؛ بگو اگر نيايشتان نباشد، پروردگارم اعتنايى به شما نخواهد فرمود». فرقان (25)، 77. [3] تفسير عياشى، ج 2، ص 154، حديث 49 و بحارالانوار، ج 13، ص 140، حديث 57.
امام صادق(عليه السلام) شيعيان خود را امر به دعا براى فرج آل محمد(عليهم السلام) كردند، و تلويحاً اين شبهه را پاسخ فرمودند، كه چرا اين همه دعا تا كنون مستجاب نشده است؟ چرا كه دعاهاى مخلصانه، قطعاً در كاستن زمان غيبت مؤثر است. و اصولا نفس درخواست فرج آل محمد(عليهم السلام)خود در سازندگى انسان تأثير بسزايى دارد. در جملهاى از خود حضرت صاحبالزمان(عليه السلام) نقل شده است: «وَأَكثِرُوا الدُّعاءَ بِتَعْجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم؛ براى تعجيل فرج زياد دعا كنيد چراكه همين (زياد به ياد آن روز بودن)، گشايش شماست». بحارالانوار، ج 52، ص 92، حديث 7 و ج 53، ص 181، حديث 10، از احتجاج مرحوم طبرسى.