حقيقت اين است كه اين افراد براى اسلام و دورى نسل جديد از آن نه دل سوزاندهاند و نه مىسوزانند؛ بلكه در پى دست و پا كردن موقعيتى و طرفدارانى هورايى هستند و بس. و اين حالت ريشهاى جز «كبر و خودبزرگبينى» ندارد؛ از اين رو حجت بر حق خداى تعالى(عليه السلام)، هشدار پدرانه داده و مخاطب را در مورد پيامدهاى اسفبار دنيوى و اخروى «تكبّر» متوجه خداوند بزرگ كردند[1] و اين خصلت خطرناك را بزرگترين دام شيطان دانستند كه همچون سمّ كشنده با ورود به خون و سرايت به قلب، مرگ را قطعى مىكند و تدبيرى در مورد آن نمىتوان انديشيد. صفت زشت «خودبرتربينى» هم اگر در دل جايگزين شد و قلب انسان را تسخير كرد، چارهاى نخواهد داشت و خداى ناكرده سرنوشت نامبارك آن جهنّم محل ذلت و خفت، و خوارى و سرافكندگى[2]ـ خواهد بود. همان گونه كه گفته شد، شيطان رجيم هيچ حد و مرزى را نمىشناسد و بناى بر استثناى كسى هم ندارد.
[1] برخى شارحان نهجالبلاغه، براى نصب اللهَ اللهَ، فعل «اتّق» را عامل نصب «اللهَ اللهَ فى عاجل البغى» قرار دادهاند.
«تقوا» به معناى رعايت دقيق حدود الاهى است، و با «ترس» مرادف نيست؛ از اين رو اين تقدير، معناى دور از ذهنى نمىباشد، و اگر «اذكر» و مانند آن هم در تقدير باشد، تقريباً نتيجه همان خواهد شد.