سرشارى را در برمىگرفت و به حدى مىرسيد كه از حساب و شمارش بيرون بود. امويان و عباسيان با استفاده از عنوان «خليفه رسولالله» بر اين درآمدها چنگ انداخته بودند و به طور بىحساب از آنها در راه هوا و هوسها و شهوترانىها و خوشگذرانىهاى خود استفاده مىكردند. توده مردم نيز به سبب ناآگاهى و عدم آشنايى با اسلام راستين، واقعاً مىپنداشتند كه امويان و عباسيان «خليفه رسولالله» هستند و از اين رو نسبت به اين كه اين درآمدها در اختيار آنان باشد اعتراض و اشكال و سؤالى نداشتند. مناظرات و مباحث علمى ائمه(عليهم السلام) اگر كاملا آزاد بود مىتوانست اين پرده ناآگاهى را كنار بزند و مردم را با اسلام واقعى و حقيقى آشنا كند و عدم صلاحيت خلفاى اموى و عباسى را برملا سازد و طبيعتاً مقدمات خروج اين منبع عظيم قدرت و ثروت را از دست امويان و عباسيان فراهم كند.
متأسفانه در نظام ما نيز در زمينه استفاده از بيتالمال و صرف آن، انحرافاتى ديده مىشود. برخى خيال مىكنند همين كه به مقام و منصبى رسيدند و وزير و وكيل و رئيسجمهور شدند ديگر اختيار بيتالمال مسلمين به دست آنها است و آنان آزادند و حق دارند در هر راهى كه مايلند آن را مصرف كنند. براى آنها چندان مهم نيست كه اين اموال صرف چه امورى مىشود و گويا بىخبرند كه بيتالمال مسلمين صرف چه ريخت و پاشهايى كه نمىشود. اين افراد فكر مىكنند كه مردم با رأيى كه به آنها دادهاند اختيار اموال و ثروتها و درآمدهاى عمومى را به آنان واگذار كردهاند كه بىهيچ ضابطهاى بذل و بخشش كنند. بىجهت نيست كه در موارد متعددى شاهديم اين پولها صرف برگزارى برخى جشنوارهها و جشنها و تئاترها و برنامههايى مىشود كه نمونه كاملى از هرزگى و بىدينى و لاابالىگرى است.