حفظ كنند و اجازه ندهند در تلاطم حوادث روزگار، ماهيت آن مسخ گردد يا به فراموشى سپرده شود. آن بزرگواران در اين راه از نثار هيچ چيز دريغ نداشتند و اين كار را هرچند به قيمت تمام زندگى و اموالشان و حتى جان خود و فرزندان و همسرانشان انجام مىدادند. غربتها، فشارها، آزار و اذيتها، زندانها، تبعيدها، اسارتها و خون دادنهاى اهلبيت(عليهم السلام) در طول تاريخ، گواهى روشن بر اين مدعا است. در اين ميان، بيتالغزل و نقطه اوج اين فداكارىها حركت و قيام سرور شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين(عليه السلام) و حادثه خونبار كربلا است. به لحاظ اهميت و نقش ويژهاى كه اين حركت در تاريخ اسلام و حفظ و بقاى آن دارد شايسته است كه ما پيوسته آن را مورد دقت و تأمل قرار دهيم و با كاوش زواياى مختلف آن، درسها و عبرتهاى مهم و گوناگون آن را بيش از پيش دريابيم و آنها را چراغ راه زندگى خود قرار دهيم.
يكى از مسلّمات ما شيعيان كه جزو فرهنگ تشيع شده اين است كه: خون سيدالشهدا(عليه السلام) اسلام را بيمه كرد. اين جمله در اذهان همه ما از كوچك و بزرگ، و زن و مرد وجود دارد و به آن اعتقاد راسخ داريم. بر اساس همين بينش هم هست كه ما ايام محرم و صفر و عزادارى سالار شهيدان(عليه السلام) را با تمام توان پاس مىداريم؛ چرا كه احترام به سيدالشهدا(عليه السلام) در واقع احترام به اسلام است.
اگر از زاويه مذكور به مسأله كربلا و قيام امام حسين(عليه السلام) نگاه كنيم، دو پرسش مهم فراروى ما رخ مىنمايد:
يكى اين كه، چگونه قيام سيدالشهدا(عليه السلام) موجب بقاى اسلام شد؟ اين پرسش، به اصطلاح مربوط به جنبه تكوينى و بُعد هستىشناختى اين مسأله است. در اين پرسش در حقيقت اين مسأله را جستجو مىكنيم كه چگونه