با توجه به جمله اول اين فراز از حديث شريف معراج كه ويژگىهاى يكى از قصرهاى بهشتى در آن ذكر شده، پيداست كه ما نمىتوانيم از حقايق جهان آخرت تصوّر دقيق و روشنى داشته باشيم. ويژگىهاى آن جهان با حقايق اين عالم متفاوت است و ما با تصوّرات و ادراكات و تخيّلاتى كه داريم، نمىتوانيم به حقيقت و چگونگى آن واقف گرديم: آنچه ما از رنگها و شكلها و خواصّ يك موجود تصور مىكنيم، در ارتباط با امورى است كه در اين جهان، از طريق حواس پنجگانه خود، با آنها تماس داريم و از اين طريق حقيقتشان را درك كردهايم، در حالى كه نظام آن جهان بكلّى با نظام اين جهان متفاوت است. ما هيچ حقيقتى از آن عالم را احساس نمىكنيم، چون حقايق آن عالم دور از دسترس است و حواس ما را به قلمرو آنها راهى نيست.ويژگىها و خصوصيّاتى كه از جهان و عالم آخرت در روايات و آيات بيان شده، تنها شماى مبهمى از آن عالم را براى ما ترسيم مىكنند و از شباهتهاى محدودى كه آن عالم با جهان ما دارد و از مقايسه نعمتهاى آن عالم با جهان خاكى، تصوير مبهمى از آن عالم به دست مىآوريم والاّ حواس و قواى ادراكى ما، ضعيفتر از آن است كه بتواند حقايق آن جهان را درك كند.يكى از ويژگىهايى كه در حديث بيان شده و ما درست نمىتوانيم آن را تصور كنيم، كاخى است كه از لؤلؤ و جواهرات ساخته شده و اين جواهرات به اندازهاى شفافند كه هيچ لكّه و گرهى بر روى آنها مشاهده نمىشود و بندبند نيستند! تعبيرى كه در اين روايت از آن كاخ شده، فراتر و والاتر از چيزى است كه ما تصوّر مىكنيم. در برخى از روايات، درباره خانههاى بهشتى آمده است كه از خشت طلا و نقره ساخته شدهاند و در جاى ديگر گفته شده كه در بهشت قصرهايى است كه درون آن از بيرون پيداست، همين كافى است كه ما بدانيم تمام كاخهاى عظيم دنيا كه تاكنون ساخته شده و يا بعد از اين ساخته خواهد شد، در برابر كاخهاى بهشت، كوخى بيش نيست. محقرترين و پستترين خانهها و قصرهاى بهشتيان، هزاران بار از بهترين كاخهاى دنيا دلپذيرتر است. در ميان آن كاخها يك كاخ ممتاز و برجسته وجود دارد كه ويژه خواص است. ساكنان اين كاخ به طعامها و شرابهاى بهشتى دلخوش نيستند، با اينكه