و هر كس از حضور در پيشگاه با عظمت ربوبى ترسيد و از هواى نفس دورى جست، همانا بهشت جايگاه ابدى اوست.
اولياى خدا و خوف از عظمت الهى
همواره خوف و خشيت از خدا بر دل اهل آخرت حاكم است و اين حالت، در اين افراد، بسيار برجسته است. در واقع خوف آنها از نتايج اعمال و يا از غفلت و خطا و لغزشى است كه احياناً از آنها سر مىزند و عاقبتشان را تيره مىسازد. اما احساس خشيت در برابر عظمت الهى، بدين جهت است كه هر كس بزرگى و عظمتى را مشاهده كند، خواهناخواه، در برابر آن عظمت احساس كوچكى و ذلت و خشوع مىكند و هر قدر آن موجود عظيمتر باشد، اين حالت در انسان بيشتر مىشود: براى مثال حضرت امام، رضوان اللّه تعالى عليه، كه شخصيت عظيمى بود و همه او را به عظمت مىشناختند و روح بزرگى داشت، اگر كسى موفق مىشد به خدمت ايشان مشرف شود، بخصوص اگر در يك جلسه خصوصى با ايشان روبرو مىشد؛ وقتى به انسان نگاه مىكردند بىاختيار احساس مىكرد كه دارد ذوب مىشود و خرد مىگردد، از بس ايشان ابهت داشت. ايشان يكى از بندگان خدا بود و به مانند پيامبر و ائمه معصومين نيز نبود، ولى چون مطيع خدا بود، خدا چنان ابهتى به ايشان داده بود كه هر كس با ايشان روبرو مىگشت، بىاختيار احساس كوچكى و درهم شكستنمىكرد واين بازتاب مواجه شدن با عظمت وجودى او بود.
شكى نيست كه نمىتوان به گستره عظمت خداوند پى برد، ولى كسى كه شمايى و جلوهاى از عظمت خداوند را درك كند، حالت خوف و خشيت به او دست مىدهد. پس خوف از خداوند اثر طبيعى معرفت و درك عظمت اوست. بنده از افراد متعددى شنيدهام كه مرحوم آخوند كاشى ـ كه در اصفهان تدريس مىكرده است ـ حالات عجيبى داشته است و هنگام ركوع، به قدرى مىلرزيد كه نمىتوانست خود را كنترل كند. پس از جمله اوصاف اهل آخرت خوف از خداوند است. البته چنانچه در درس قبل متذكر شديم، اهل آخرت داراى مراتبند: هر