و اما انسان، چون خدا او را به رنج و غمى گرفتار سازد، سپس به كرم خود او را نعمتى جهت آزمايش و امتحان بخشد، گويد؛ خدا مرا عزيز و گرامى داشته است.
قرآن علاوه براينكه فقر و دارايى را وسيله آزمايش معرفى مىكند، آنها را فرايند و برخاسته از علل و عواملى مىداند. چه بسا كسانى كه به فقر مبتلا مىشوند، فقر آنها بازتاب و مكافات اعمال زشت آنهاست و جزاى دنيايى رفتار آنهاست كه به فقرا رحم نمىكردند و به دنبال انباشت ثروت بودند و به ثروت خود مىباليدند.
هر رخدادى روى حساب و حكمت و مصلحت است؛ چنان نيست كه از اختيار خدا خارج باشد، يا خدا غافل گردد و در آن حال اوضاع به هم خورد و ناگاه آتشفشانى از كوهى فواره كشد و شهرى را نابود سازد! يا باران فراوانى ببارد و بر اثر سيل، خانههاى مردم نابود گردد (و اينها در حال غفلت خداوند رُخ دهد)! مؤمن مىداند خداوند بر هر كارى قادر است و چيزى از دايره اراده، علم و اذن او خارج نيست و تدبير موجودات جهان، از كوچك و بزرگ، در دست اوست:
پس همه رخدادهاى خوشايند و ناخوشايند روى حساب است، ولى ما به آن آگاهى نداريم و نبايد هم بدان آگاه شويم، چون آنچه رخ مىدهد براى آزمايش ماست و اگر به علّت آن پى ببريم، آزمايش نتيجهاى نمىبخشد. آزمايش افراد ضعيف بايد با ابهام توأم باشد. ممكن است افراد قوى، از قبل مورد و مواد امتحان و آزمون را بدانند، ولى به حال آنها تفاوت نمىكند،