و مانند آنها دارد، امرى است كه بايد از راه قرائن خارجى معلوم شود. همچنين ضد ارزشها و منهيات و امور ممنوع نيز مراتب مختلف دارد و از مكروهات شروع مىشود و تا گناهان صغيرْ، گناهان كبيره، و كبائر موبِقه[1] مىرسد. از اين رو بياناتى كه در قرآن مربوط به منهيات است فقط به كبائر موبقه اختصاص ندارد، بلكه ساير مراتب منهيات را نيز ـ البته با تفاوت مرتبه ـ شامل مىشود. در اين موارد نيز اين قبيل آيات بر نهى از طبيعت آن مفهوم حمل مىشود و اينكه هر مصداق چه درجه و مرتبهاى از نهى ـ مانند حرمت و كراهت ـ را دارد باز با قرينه خارجى معلوم خواهد شد.
در هر صورت، همانگونه كه اشاره كرديم، احتمال مذكور دستكم به عنوان يك وجهِ قابل اعتنا مطرح است. بر اين اساس ما فعلا در اينجا طبق همين احتمال مشى مىكنيم و آيه مورد بحث را بيانى كلى در مورد هرگونه صرف پول و هزينه در زندگى تلقى مىكنيم. با اين نگاه، آيه كه مىفرمايد از اوصاف عبادالرحمان اين است كه «إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا»؛ قدر متيقن از اين اسراف، اسراف حرام است اما اختصاص به آن ندارد و هرگونه زيادهروى در مقام هزينه كردن و خرج كردن پول را، هرچند به حد حرمت نرسد، شامل مىشود. به عبارت ديگر، هر هزينهاى كه به نوعى «مرجوح» باشد و از مذاق شرع به دست آيد كه رجحان ندارد، مشمول اين آيه قرار مىگيرد. همانگونه كه اشاره كرديم، اين معنا به ويژه با توجه به شأن نزول آيه «وَلا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَلا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُورا» ـ بر فرض اعتبار و صحت اين شأن نزول ـ كاملا تأييد مىشود؛ چرا كه اين آيه به مناسبت انفاق پيامبر(صلى الله عليه وآله) نازل شده و روشن است كه آن حضرت ـ نعوذ بالله ـ كار حرام انجام نمىدهند. از اين رو نمىتوان گفت كارى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) انجام داده بودند مصداق «اسراف حرام» بوده است. بلكه بالاتر، انفاق پيامبر(صلى الله عليه وآله) را حتى نمىتوان از مصاديق كار «مكروه» هم به حساب آورد و كار حضرت قطعاً يا واجب و يا مستحب بوده است. اما در عينحال، بر اساس اينكه شأن نزول مذكور را صحيح و معتبر بدانيم، بايد بگوييم نوعى مرجوحيت در اين كار پيامبر(صلى الله عليه وآله) وجود داشته و عرفاً نوعى زيادهروى تلقى مىشده، و از اينرو خداوند پيامبر(صلى الله عليه وآله) را از اين
[1] يعنى گناهانى كه موجب خلود و باقى ماندن هميشگى در آتش جهنم مىشود.