از اين رو اگر با حركت و صحنهاى مواجه شويم كه سكوت و بىتفاوتى نسبت به آن باعث مخفى شدن يا تضييع حق الهى و توهين به اسلام و مقدسات و خدشه وارد آمدن به عظمت الهى شود هرگز نبايد سكوت كرد. متأسفانه برخى افراد در اين گونه موارد نيز قائل به سكوت و عدم موضعگيرى هستند. اينان با طرح شعار «الباطلُ يَموتُ بموت اهله» يا «الباطل يَموتُ بترك ذِكرِه» اين رفتار خود را اين گونه توجيه مىكنند كه واكنش نشان دادن و موضعگيرى در برابر اين افراد، نوعى تبليغ و ترويج از آنها و كارشان است، و از اين رو بهترين سياست اين است كه هيچ عكسالعملى در برابر آنها نشان ندهيم و آنان را به حال خود رها كنيم تا خود به خود خاموش و فراموش شوند.
اما آيا به راستى مىتوان در مقابل اهانت به مقدسات اسلام ساكت ماند و با بىتفاوت از كنار آن عبور كرد؟ اگر ما در مقابل تضييع حق خدا و پايمال شدن عظمت خداوند و ارزشهاى الهى كوتاه بياييم و سكوت كنيم، آيا اين كار را بايد رفتار كريمانه ناميد يا تنبلى و ملاحظهكارى و مسامحه در انجام تكليف؟
ما از حق شخصى خويش مىتوانيم و ممكن است بگذريم، اما از حق خدا و عزت و عظمت الهى و اسلام و قرآن نمىتوانيم چشمپوشى كنيم. عزت خدا و رسول و مسلمانان بايد پيوسته در جامعه پاس داشته شود و محفوظ باشد و اين مسأله موضوعى نيست كه كسى بتواند در مورد آن كوتاه بيايد:
وَللهِِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِين؛[1] و عزت مخصوص خدا و پيامبر و مؤمنان است.
سخن و فرمان الهى بايد بالاترين سخنها در عالم باشد:
كَلِمَةُ اللهِ هِيَ الْعُلْيا؛[2] كلمه خدا است كه برتر است.
و به اقتضاى: اَلاِْسْلامُ يَعْلُو وَلا يُعْلى عَلَيْه؛[3] دين اسلام بايد برتر و بالاتر از همه چيز باشد.
بر اين اساس، اگر در جايى به اسلام و احكام الهى و مقدسات اسلامى توهين شود آنجا ديگر جاى سكوت و «مَرُّوا كِراماً» نيست. آن لغوى كه انسان بايد آن را ناديده و
[1] منافقون (63)، 8. [2] توبه (9)، 40. [3] ر.ك: بحارالانوار، ج 65، ص 235، روايت 15، باب 5.