همانند آنها خواهيم بود؛ و نابخردان گاهى كسانىاند كه به تعبير قرآن، همانند حيوان و حتى پايينتر از حيوانند:
أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلاً * أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاّ كَالاَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلا؛[1]آيا ديدى آن كس را كه هواى نفس خود را معبود خويش گرفته است؟ آيا مىتوانى ضامن [هدايت]او باشى؟ يا گمان دارى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟ آنان جز مانند چهارپايان نيستند، بلكه پستترند.
از اين رو، انسان عاقلى كه طريق بندگى خدا را در پيش گرفته، بايد در مقابل اين گونه افراد كريمانه برخورد كند و اصولا آنها ارزش اين را ندارند كه او وقت و فكرش را صرف آنان نمايد. براى عبادالرحمان همين كافى است كه خود را از شرّ چنين كسانى مصون بدارند و محترمانه و هرچه سريعتر خود را از آتش فتنه آنان خلاص كنند.
البته بايد اذعان نمود كه چنين برخوردى به هيچ وجه سهل و ساده نيست و انسان براى آنكه بتواند چنين برخوردى داشته باشد، بايد از قبلْ ملكه حلم را در خويش تقويت كرده باشد تا بتواند اعصاب خود را كنترل كند و بر آن مسلط باشد. در چنين صحنههايى طبيعت آدمى به گونهاى است كه به خشم مىآيد و ناراحت مىشود و بسيار محتمل است كه به رفتارى نسنجيده و كودكانه دست بزند. از اين رو انسان بايد خود را مهيا كرده باشد تا بتواند رفتارى همراه با حلم و سكينه و وقار از خود به نمايش بگذارد. البته رفتار كريمانه در اين گونه موارد، لازمه و اثر چنين صفتى در وجود شخص است و آيه هم مستقيماً نمىفرمايد كه عبادالرحمان كسانىاند كه داراى حلم و سكينه و وقارند، بلكه اثر و رفتارى را كه حاكى از اين امور است بيان مىكند. كسى كه از حلم و سكينه و وقار برخوردار است، اگر با اهل لغو و رفتار ناشايست آنها مواجه شود، دستخوش عواطف و احساسات زودگذر قرار نمىگيرد و برخوردى كريمانه و بزرگوارانه از خود بروز خواهد داد.