مختلفى، از رابطه انسان با همسر، پدر و مادر، فرزندان، خويشان و بستگان، همسايه، معلم، شريك و حاكم گرفته تا رابطه جامعه اسلامى با جوامع ديگر و جنگ و صلح و نظاير آنها احكام و دستورات مختلفى دارد كه يك مسلمان بايد آنها را رعايت كند. در واقع عمل صالح در تمامى اين عرصهها راه پيدا مىكند و وجود دارد و آدمى بايد در هر زمينهاى با شناخت عمل صالح از عمل فاسد، به انجام عمل صالح مبادرت ورزد تا به فلاح و سعادت دست پيدا كند. اصل كلى در اين زمينه اين است كه در همه جا عمل صالح اين است كه انسان به دستور خداى متعال عمل كند، و اگر با فرمان خدا مخالفت نمايد مرتكب گناه شده و به همان اندازه از فلاح دور مىشود.
از آنچه گفتيم، طبعاً اينگونه به دست مىآيد كه فلاح و همچنين شرط آن، يعنى تقوا ـ و طبيعتاً دو مؤلفه تشكيلدهنده تقوا، يعنى ايمان و عمل صالح ـ از امور «تشكيكى» هستند و مراتب و درجات مختلفى دارند.[1] هركس از ايمان و عمل صالح بيشتر و بالاترى برخوردار باشد، به همان ميزان به مرتبه بالاترى از فلاح و سعادت دست خواهد يافت. بر اين اساس، فلاح كامل براى كسى است كه هم ايمان كامل داشته باشد و هم تمامى اعمالش صالح باشد، و به هر اندازه كه انسان در ايمان و عمل صالح ضعف و كاستى داشته باشد، به همان ميزان از درجه فلاح و رستگارى و مرتبه كمال و سعادتش كاسته خواهد شد.
[1] در اينجا مناسب است به برخى از آياتى كه بر ذو مراتب و تشكيكى بودن امورى مانند ايمان، كفر، هدايت و ضلالت دلالت دارند، اشاره كنيم: