«فلسفه» مربوط مىشود ـ كه ما در اين كتاب به برخى از مهم ترين آنها نيز اشاره خواهيم كرد ـ اما بايد بدانيم كه هدف اصلى اين كتاب همان است كه ذكر كرديم، هر چند كه در مسير دست يابى به اين هدف، به مطالب علوم نام برده و يا حتى علوم طبيعى و فيزيكى نيز اشاراتى شده باشد.
بررسى چند كليد واژه
اكنون قبل از شروع، در بررسى آيات جنگ و بيان آن چه از ظواهر اين آيات استفاده مىشود، به ذكر مهم ترين واژه هايى مىپردازيم كه در قرآن كريم به معناى «جنگ» به كار رفته است. برخى از واژه هايى كه در قرآن كريم در اين زمينه به كار رفته است، نسبت به كلمه جنگ در زبان فارسى، مفهومى پيچيده تر، غنى تر و پربارتر دارند و پاره اى ديگر از آنها داراى مفهومى مساوى با مفهوم جنگ هستند. در اين جا اين واژهها را با توضيحى پيرامون هر يك مرور مىكنيم.
حرب و محاربه
مىتوان گفت: دو واژه «حرب» و «محاربه» تقريباً مفهومى مساوى با مفهوم جنگ در زبان فارسى دارند و مترادف با آن هستند. در قرآن مجيد، واژه «حرب» چهار بار، و از مصدر «محاربه» نيز به صورت فعل دو بار به كار رفته است. در يكى از آيات درباره قوم يهود مىفرمايد:
كُلَّما أَوْقَدُواْ ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِى الأَْرْضِ فَساداً وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ؛1 هر گاه براى جنگ (با مسلمانان) آتشى