اسم الکتاب : شرح حديث حقيقت المؤلف : خواجه محمّد دهدار الجزء : 1 صفحة : 204
نوبتى داعى مسكين، قدمِ قَلَم در ساحت اشارت امام الموحدين اميرالمؤمنين على بن أبى طالب عليه السلام روان كرده بود كه در جواب كميل بن زياد فرموده و بزرگى فصيح گفت كه مغلق نوشته اگر چنان فصيح بنويسى كه عامه فهم كنند، فايده آن عامتر. فرمان مشتمل شد و در بيان واضح شروع نمود و از اللّه تعالى توفيق اتمام خواست ـ إنّهُ وَليُّ الإجَابةِ والإنعام. كميل بن زياد كه يكى از ملازمان حضرت امير بود، روزى از آن حضرت سؤال كرد كه: مَا الْحَقيقَة؟ آنچه در افواه مردم در مقابل شريعت و طريقت آن را حقيقت خوانند، چه چيز است؟ امير فرمود: ما لَكَ [وَ] الْحَقيقَة؟ چه كار دارى تو با سؤال از حقيقت؟ كميل گفت: أَوَ لَسْتُ صاحِبَ سِرِّك؟ آيا من در حقيقت صاحب سرّ تو نيستم كه مى فرمايى: تو را با حقيقت چه كار؟ امير گفت: بَلى وَلكِنْ يُرَشَّحُ عَلَيْكَ ما يَطْفَحُ مِنّي؛ بلى تو صاحب سِرّ منى در بيان حقيقت، اما با تو چه حاجت است به بيان؛ صبر كن تا پوشيده آيد بر تو آنچه
اسم الکتاب : شرح حديث حقيقت المؤلف : خواجه محمّد دهدار الجزء : 1 صفحة : 204