اسم الکتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری المؤلف : الطبرسي، أبو منصور الجزء : 1 صفحة : 55
خود فكر و نظر و تأمل و تدبر نمائيم و بر عواقب امور خود تفكر فرمائيم . حضرت رسالت مآب عليه سلام الملك الوهاب در آن باب جواب نداد . بعد از آن حضرت ختمى پناه روى بسوى دهريه گمراه آورده فرمود كه شما بچه حجت و دليل احتجاج و استدلال نموده ميگوئيد كه تمامى اشياى موجوده معينه و همگى اعيان صوريه نوعيه را بدايت بين و نهايت روشن نيست ، بلكه جميع آنها قديم و ازلى و باقى و سرمدىاند ، هرگز صفت فنا و صورت زوال نپذيرند . دهريه بىرويه در جواب حضرت سيد البريه عليه الصلاة و التحيه عرض نمودند كه ما هر چه بديدهء عيان مشاهده و از روى عقل و عرفان ملاحظه نمائيم ، بلكه حقايق همه آنها را تدبر و تفكر فرمائيم چون سببى كه وسيلهء حدوث اشيا و امرى كه موجب ايجاد همهء آنها بعد از عدم بود بين و آشكارا و واضح و هويدا نيست ، عقل ما از روى علم و حذاقت و خرد از روى فطنت و فراست حكم جزم نمود كه همگى اشيا موجوده بدايت و اولى و نهايت و آخرى ندارند ، و چون دست زوال و فنا و نقصان و انطفا از دامن همگى كشيده و كوتاه است بناء عليه حكم بر صفت بقا و دوام آن اشياء نموديم . حضرت رسول ( ص ) فرمود كه آيا شما آن اشيا را قديم يافتيد كه اصلا آنها را بدايت ظاهر و پيدا نباشد يا آنكه آن اشيا را دائم و باقى ابد الابد يافتيد كه بالكليه زوال و فناپذير نباشند ، اگر قائل شويد بر آنكه ما اشياى موجوده خارجيه و ذهنيه را قديم و ازلى بلكه باقى و سرمدى يافتيم پس بايد كه شما تعقل و تفكر نفس و شخص خود نمائيد و در آن مرام از روى فراست تمام خوض فرمائيد ، زيرا كه بنا بر اعتقاد شما لازم آيد كه شما در ازل الآزال بهمين صورت و صفت حال موجود باشيد بىقيل و قال ، و شما را مدت بدايت و نهايت نباشد ، يعنى زمانى در سابق بر ايجاد شما نگذشته باشد كه شما در آن زمان اين هيكل صورى و صفت نوعى كه الحال بدين منوال ميباشد سابقا در ازل الآزال بدين نوع و حال موجود نباشيد و يا اصلا از حين عدم پاى در مكان وجود ننهاده
اسم الکتاب : الاحتجاج - ترجمه غفاری المؤلف : الطبرسي، أبو منصور الجزء : 1 صفحة : 55