responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فرهنگ فلسفى المؤلف : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    الجزء : 1  صفحة : 509

ق‌

قابليت‌

فارسى/ پذيرندگى‌

فرانسه/Receptivete

انگليسى/Receptivity

قابل يعنى چيزى كه آماده قبول است و قابليت حالت شى‌ء قابل است و به معنى آمادگى قبول تأثير خارجى و مترادف انفعال است. ابن سينا گويد: «معلوم شد كه مادّه به صورت مفارق باقى نمى‌ماند، بلكه وجود آن يك وجود قابل است نه به صورت ديگر. چنانكه وجود عرض وجود مقبول است نه به صورت ديگر.» (نجات) و نيز گفته است: «هر يك از موجودات به نحو غريزي عاشق خير مطلق است.

و خير مطلق بر عاشق خود تجلى مى‌كند، جز اينكه قبول عاشق، خير مطلق را و اتصال آن به اين، متفاوت است.» (رساله عشق) در اين عبارت قبول به معنى تأثّر و انفعال است كه يكى از مقولات ده‌گانه است. مثل گرم شدن و سرد شدن و اندوهگين شدن. اينها انفعالاتى است كه در شى‌ء پذيرنده، تحت تأثير شى‌ء ديگرى به وجود مى‌آيد. به اين جهت كانت لفظ قابليت را، به حساسيت، از اين جهت كه قوه ايجادكننده تصورات است، اطلاق كرده است.

در اصطلاح صوفيان، قابل عبارت است از اعيان ثابته، از اين جهت كه از فاعل حق قبول فيض وجود مى‌كنند و به فعل حق تجليه دائمى مى‌يابند.

قاعدة

فارسى/ دستور

فرانسه/Regle

انگليسى/Rule

لاتين/Regula

قاعده يا دستور «حكمى كلى است كه منطبق با تمام جزئيات خود است» (تعريفات جرجانى) گفته‌اند: قاعده، از اين جهت كه بالقوّه شامل احكامى جزئى است كه فروع آن ناميده مى‌شود، يك حكم كلى است، و مترادف اصل و اساس و قانون است.

دكارت لفظ قاعده را به معنى مبدأ به كار برده است.

وى در مقدمه رساله گفتار در روش، گفته است: «خواننده در بخش اول اين رساله ملاحظاتى مى‌يابد كه مربوط به علوم مختلف است و در قسمت دوم قواعد اساسى روشى را مى‌يابد كه مؤلف از آنها بحث كرده است و در قسمت سوم بعضى قواعد اخلاقى را كه از اين روش استنباط شده است، [مى‌خواند]. در اين قطعه اشاره شده است به اينكه قاعده مى‌تواند قاعده منطقى باشد يا قاعده اخلاقى. مثلا مى‌توان گفت: قواعد قياس، قواعد رفتار و قواعد هنر.

فرق قاعده اخلاقى با هنرى يا منطقى و قانون طبيعى اين است كه قاعده به خبر و مشاهده اكتفا نمى‌كند، بلكه شى‌ء را ايجاد و عمل به آن را ايجاب مى‌كند. قاعده به اين معنى يا شرطى است يا مطلق. قاعده شرطى يا مشروط، قاعده‌ايست كه مربوط به تحقق يافتن يك نتيجه معين است. مثل قواعد هنر يا قواعد اخلاق يا قواعد قياس.

اسم الکتاب : فرهنگ فلسفى المؤلف : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    الجزء : 1  صفحة : 509
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست