ضبط در لغت به معنى اتقان، حزم و استوارى است. مثلا مىگويند فلان
چيز را ضبط كرد، يعنى تصحيح كرد. در اصطلاح قدما ضبط عبارت از «شنيدن سخن، چنانكه
بايد، سپس درك معنائى كه از آن مورد نظر بوده است، سپس نگهدارى آن با جهد و كوشش
و ثابت قدم بردن در حفظ آن تا لحظه واگذارى آن به شخص ديگر.» (تعريفات جرجانى).
در اصطلاح دانشمندان، ضابط يا ضابطه عبارت است از حكم كلى قابل
انطباق بر جزئيات خود. مضبوط (در فرانسه و انگليسىExact و در لاتين (Exactus به معنى محكم و دقيق و صحيح است. مثلا
مىگويند نص مضبوط، يعنى تمام و كامل و مطابق معنى مورد نظر. ضبط عقلى عبارت است
از تعريف تام شىء مورد نظر، بدون ابهام و اشتباه و نيز به معنى تعيين ملاك صحيح است
براى دستيابى به شناختى كه مطابق مقصود باشد يا نباشد. كلمه مضبوط بيشتر در
ملاكها و مقياسها به كار مىرود. مثلا وقتى قياس كاملا مطابق مقدار مورد مقايسه
باشد، مىگويند قياس دقيق (مضبوط) است.
مثلا مىتوان گفت: هر ضلع شش ضلعى داخل دايره، دقيقا مساوى نصف قطر
دايره است.
درجه ضبط (و دقت) در علوم مختلف نسبت به مقياسهائى كه به كار
مىرود، متفاوت است. علوم دقيقه (مضبوطه) علومى است كه استوار و دقيق است و مبتنى
است بر اندازهگيرى مقدارها، مثل حساب، هندسه و امثال آن.
ضحك
فارسى/ خنده
فرانسه/Rire
انگليسى/Laugh
لاتين/Ridere
خنده عبارت است از گشايش در بعضى عضلات چهره همراه با قهقهه تحت
تأثير تعجب يا شادى شديدى كه به شخص خندناك دست مىدهد. خنده يا ضحك جنسى است كه
شامل دو نوع است. تبسم و قهقهه. قهقهه خنده صدادار است و تبسم خنده بىصداست. ضحكه
كسى است كه مردم به او مىخندند و مترادف مسخره است. مضحك چيزى است كه خندهآور
باشد و در مقابل مبكى (گريهآور) قرار دارد. اضحوكه چيزى است كه به آن مىخندند.
خنده عنوان كتابى است از هنرى برگسن. در اين كتاب گفته است: «خنده دواى غرور است و
چون غرور يك درد اجتماعى است، خنده كه دواى آن است يك وظيفه اجتماعى دارد.»