اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 557
اين نيروى (فاعلى) جنس است كه در زير مجموعه آن گونههاى متعدد به
اعتبار گوناگون بودن مبادى حركتى آن وجود دارد، در نتيجه در هر ماهيچهاى طبيعتى
وجود دارد. [1]
اين نيرو (فاعلى حركتى) تابع فرمان واهمه است كه باعث قصد جدى به
انجام آن فرمان مىگردد. [2]
مىگوييم: پارهاى از افعال مفرد مانند فعل هضم به وسيله يك نيرو در
بدن تحقق مىيابد و پارهاى از آنها به وسيله دو نيرو تمام مىگردد، مانند فعل
اشتهاى به غذا كه به وسيله نيروى جاذبه طبيعى و نيروى حسى واقع در دهانه معده تحقق
مىيابد. (چگونگى كار كرد آن در اشتها) نيروى جاذبه با حركت دادن به رشته طويل
خواستار آنچه جذب نموده مىباشد و با مكيدن رطوبتهاى موجود (در دهانه معده باعث
ايجاد اشتها مىگردد) و نيروى حسى با ايجاد احساس در واكنش (به فعل جاذبه) و با
گزش توسط سوداى بيداركننده اشتها، كه حكايت آن گذشت، (باعث ايجاد اشتها مىگردد)
پس اين فعل اشتها، توسط دو نيرو انجام گرفته است، زيرا اگر نيروى حسى دچار آسيب
گردد معنايى كه موسوم به گرسنگى و اشتهاست، تباه مىگردد، در نتيجه اشتهاى به غذا
به وجود نمىآيد اگرچه بدن به غذا نيازمند باشد.
[4]
[1] از آنجا كه مثلا حركت راه رفتن با جويدن متفاوت است و اين
تفاوت نوعى است نه شخصى و زمانى كه تفاوت نوعى در حركات باشد طبعا نيروى فاعلى آن
نيز متفاوت است و در صورتى كه نيروى فاعلى جنس باشد به ضرورت تفاوت مشهود به حسب
نوع مبادى حركات در ماهيچهها آن مىباشد بنا بر اين در هر ماهيچهاى طبيعت خاصى
حاكم است كه اين نيرو در محيط آن تظاهر ويژهاى مىنمايد.
[2] در اين عبارت اشاره به نيروى باعثه مىباشد، كه با فرمان آن
نيروى فاعلى عضو را حركت مىدهد (مانند آنچه در تقسيم الياف عصب مىگويند: عصب
آوران و وابران) ابن سينا در كتاب شفا مىگويد: قوه محركه به دو قسم تقسيم مىشود:
1. نيروى باعثه؛ 2. نيروى محركه و ....
[3] افعال (كنشها) در بدن به اعتبار مبادى خود يعنى نيروها به
افعال طبيعى، افعال حيوانى و افعال نفسانى تقسيم مىگردند و ابن سينا پيشتر با
اشاره به آن گفت: نيروها و افعال به يكديگر شناخته مىشوند ....
[4] گرسنگى معدى از بين رفته ولى گرسنگى بدن باقى است.
اسم الکتاب : ترجمه قانون در طب المؤلف : ابن سينا الجزء : 1 صفحة : 557